مردان این قدم را باید که سر نباشد از خواجوی غزل 318
1. مردان این قدم را باید که سر نباشد
مرغان این چمن را باید که پر نباشد
1. مردان این قدم را باید که سر نباشد
مرغان این چمن را باید که پر نباشد
1. داریم دلی پر غم و غمخوار نداریم
وز مستی و بی خویشتنی عار نداریم
1. دوش کز طوفان اشکم آب دریا رفته بود
از گرستن دیده نتوانست یک ساعت غنود
1. کس به نیکی نبرد نام من از بدنامی
زانکه در شهر شدم شهره بدرد آشامی
خواجوی کرمانی یکی از شاعران نامدار ادبیات فارسی است که در قرن 8 هجری در ایران زندگی میکرد. آثار او نمایانگر فرهنگ، اندیشه و زیباییشناسی دوران خویش است و همچنان در دل علاقهمندان به شعر فارسی جایگاه ویژهای دارد.
شعرهای خواجوی کرمانی معمولاً مضامینی چون عشق، عرفان، اخلاق، دین و مسائل اجتماعی را در بر میگیرند. او با بهرهگیری از زبان فاخر و تصاویری بدیع، توانسته است احساسات انسانی را به شکلی عمیق و اثرگذار بیان کند.
در منابع تاریخی آمده است: کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی از مشاهیر شعرا و عرفای قرن هفتم هجری است. وی در سال ۶۸۹ هجری قمری در کرمان متولد شد و در همانجا به تحصیل علوم و فنون متداول مشغول شد. سپس به سیر و سیاحت پرداخت، به زیارت کعبه رفت و بعدها نیز مدتی درتبریز و شیراز به سر برد. وی به غیر از دیوان قصاید و غزلیات، خمسهٔ نظامی گنجوی را نیز جواب داده است. او در سال ۷۵۳ هجری قمری در شهر شیراز دار فانی را وداع گفت و در بالای تنگ الله اکبر شیراز به خاک سپرده شد.
در سایت شعرنوش میتوانید مجموعهای از غزلیات، قصاید و سایر اشعار خواجوی کرمانی را با دستهبندیهای مختلف مطالعه و مرور کنید.