4 اثر از ملحقات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار کمال‌الدین اسماعیل / ملحقات کمال‌الدین اسماعیل

ملحقات کمال‌الدین اسماعیل

1 زهی یار من نیست همتاش و الله گرش دوست دارم بود جاش والله

2 ز صد ملک به سوز و سوداش حقا ز صد صلح به خشم و صفراش والله

3 برای تری لفظ و الفاظ خوبش توان گشت خاک کف پاش والله

4 تمنای وصلش همی کرد جانم خطا بود جمله تمناش والله

1 دوش ناگاه نعره یی بر خاست که دگر باره جنگ کرانست

2 مرگ دیدم بمرگ تا زنده که همی باز گشت نتوانست

3 با یکی از هنروران که بر او حل اشکال عقل آسانست

4 گفتم ای دوست باز می بینی کار عالم که چون پریشانست؟

1 مه روی من بخواست بعزم شکار اسب خیز ای غلام گفت ، بزین اندر آر اسب

2 گفتم که نیک مستی و مخمور از شراب آخر همی چه خواهی اندر خمار اسب؟

3 برداشت باز و گفت : برای شکار کبک لختی بتاخت خواهم در کوهسار اسب

4 گفتی برای پای و رکاب وی آفرید چون زلف او زبادوزان ، بیقرار اسب

1 داستانه ظالمی چون خوانداز دفتر کسی مردوزن بنگر که بر جانش چه نفرینها کنند

2 پس تو امروز آن مکن کو کرددی از ظلمها ورنه آن نفرین همه بر جان تو فردا کنند

1 ای زمین تو آسمان زحل آستان تو قبله گاه امل

2 سقف مرفوع و خانۀ معمور با وجود تا ضایع و مهمل

3 روی آئینه های گردون را عکس دیوار تو همی صیقل

4 ماه و خورشید را مقرنس تو چون دو خشتک گرفته زیر بغل

1 ای خداوند من و مخدوم من در ثنای تو سخن محکوم من

2 جاودان در زیر مهر مهر تو نرم باشد این دل چون موم من

3 روز بخشش گوهر منثور تو بی عدد چون گوهر منظوم من

4 با چنین رسم کرم کز بخششت می شود از دیگران معلوم من

1 ..... از ارم لطیف ترست کعبۀ فضل و قبلۀ هنرست

2 گنبد او کلاه کیوانست گرچه از روی وضع مختصرست

3 در ره پایداری ارکانش کرده با کوه دست در کمرست

4 نه در او روزگار را تاثیر نه بر او حادثات را گذرست

1 اسبی دارم که دور از اسبت همواره در آرزوی کاهست

2 می خسبد روز همچو شب زانک آفاق بچشم او سیاهست

3 در خاک ز بهر قوت، خاشاک می جوید ازین سبب دو تا هست

4 پوشیده پلاس و خاک بر سر پیوسته ز جوع داد خواهست

1 غریب و خسته و درمانده ام خداوندا ز فیض فضل، تو یک شربت شفا بفرست

2 چو لاله غرقه بخونم در آتش شوقت نسیم لطفی از عالم بقا بفرست

3 ببوی رحمت تو بنده کرد جان بازی بدست عفو تو پروانۀ عطا بفرست

4 اگر چه مرهم جانست زخم در ره تو ز نوش داروی رحمت نصیب ما بفرست

1 از چه می افتد از برای خدای آخر این قدر می توان دانست

2 کاثر هر قران که نحسان راست خاص در جامع سپاهانست

3 و آنچه از افتران سعدینست اثر آن بقم و کاشانست

4 تا بدانی که ترهاتست این همه تقدیر و حکم یزدانست

آثار کمال‌الدین اسماعیل

4 اثر از ملحقات کمال‌الدین اسماعیل در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات کمال‌الدین اسماعیل شعر مورد نظر پیدا کنید.