1 دنیا جیفه است و اهل دنیا اکثر چو سگان جیفه خواره
2 جیفه به میان و جیفه خواران رو کرده در او ز هر کناره
3 یکدیگر را به زخم دندان کرده سر و روی پاره پاره
4 آزاده ازان میانه بیرون باشد ز کناره در نظاره
1 سفله ای می خواست عذر عارفی کز آمدن سوی تو مانع مرا اشغال گوناگون بود
2 گفت خامش کن که گر سویم نیاید چون تویی منت ناآمدن از آمدن افزون بود
1 ابلهی را چو بخت برگردد عمر در کار بطن و فرج کند
2 از ضعیفان به ظلم بستاند با حریفان به فسق خرج کند
1 هیچ دانی کف دهنده چرا برتر است از کف ستاننده
2 آن غنا را ز پیش راننده ست وین غنا را به خویش خواننده
1 جامی به شعر مدحت شیران ملک کن نی مدح هر عوان که به سیرت سگ است و گرگ
2 مدح کسان به سر به مثل خاک خوردن است چون خاک می کنی به سر از توده بزرگ
1 خامیی گر رود ز بی خردی که به طبعش ز پخته خام به است
2 عفو کن عفو زانکه پیش کریم لذت عفو ز انتقام به است
1 هرکسی گفتیم که پیر شوی تا جوانیم رسم و آیین بود
2 چون شدم پیر شد مرا معلوم که نبود آن دعا که نفرین بود
1 کرد تهمت حاسدی کز شهر یاران کهن می رود جامی ز بس آزارهای نو به نو
2 بخردی گفتا چو نقد عمر خود یعنی سخن می گذارد پیش ما هر جا که خواهد گو برو
3 چون ز کنجد روغن صافی تمام آمد برون طبع گاوان است با کنجاره دل کردن گرو