1 بابای ترا دو نیمه کن وان گاهی دو چشم ورا بکن بنه در شکمش
1 چشمه آب از میانه نیل گر جدا می کنی بگردد پیل
1 دیروز نداستم و بتوانستم امروز بدانستم و نتوانستم
1 عمری ست که ما به بوی درمان در دستِ هزار گونه دردیم
1 در حقّ کسی که صد بدی با ما کرد گر دست دهد هزار نیکی بکنیم
1 به جستجوی تو شب را به روز می آرم خیال بین که به شب آفتاب می جویم
1 گر تو میخواهی که بر دریا چو موری بگذری نعل زن بر پای پیل و در میان نیل زن
1 نام شاهی ست که شد صورت و معنیش حسن آخر صبح و کنار سمن و طرف چمن
1 گر نمیدانی تو نام خویشتن چار دانگ... یر من در.... ون تو
1 ای خواجه اگر تو نام خود می پرسی آواز خر از دهان ماهی بشنو