2 اثر از غزل‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزل‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ایرج میرزا / غزل‌ها ایرج میرزا

غزل‌ها ایرج میرزا

1 یاد کردند مرا باز به گلدانِ دگر گلبنانِ دگر از طرفِ گلستانِ دگر

2 بودم افسرده چو گُل دردی و بشکفتم باز نو بهارست به من تا به زمستانِ دگر

3 با نواهایِ دگر تهینتِ من گفتند بلبلانِ دگر از ساحتِ بستانِ دگر

4 عشق هر فکرِ دگر را ز دلم بیرون کرد همچو مهمان که کند بُخل به مهمانِ دگر

1 نشسته بودم و دیدم ز در بشیر آمد که خیز و جان و دل آماده کن امیر آمد

2 امیرِ مملکتِ حُسن با چنان حشمت چه خواب دید که سر وقتِ این فقیر آمد

3 چو دید از غمِ هجرانش سخت دلگیرم به دلنوازیِ این پیرِ گوشه گیر آمد

4 نمانده بود مرا طاقتِ جدایی او به موقع آمد و نیک آمد و هُژیر آمد

1 به دست جام شراب و به گوش نغمۀ ساز شبی خوشست خدایا دراز باد دراز !

2 چگونه کوته خواهم شبی که اندر وی وصالِ دوست مهیّا و برگِ عشرت ساز

3 چگونه کوته خواهم شبی که سعدی گفت: «که دوست را ننماید شبِ وِصال دراز»

4 شبی بُوَد که ازو گشت شامِ دولت روز شبی بُوَد که ازو گشت صبحِ ملّت باز

1 باز روز آمد به پایان شامِ دلگیر است و من تا سحر سودایِ آن زلفِ چو زنجیر است و من

2 دیگران سر مست در آغوشِ جانان خفته اند آنکه بیدارست هر شب مرغِ شبگیر است و من

3 گفته بودم زودتر در راهِ عشقت جان دهم بعد از این تا زنده باشم عُذرِ تأخیر است و من

4 سُبحَه و سَجّاده و مُهری مرتّب کرده شیخ تا چه پیش آید خدا یا دامِ تزویر است و من

1 ز یاران آن قَدر بد دیده‌ام کز یار می‌ترسم به بیکاری چنان خو کرده‌ام کز کار می‌ترسم

2 شاپویی‌ها خطر ناکند و ترسیدن از آن واجب ولی با این خطرناکی من از دستار می‌ترسم

3 نه از مار و نه از کژدم نه زین پیمان‌شکن مردم از آن شاهنشهِ بی‌دینِ خلق‌آزار می‌ترسم

4 نمی‌ترسم نه از مار و نه از شیطان نه از جادو غم خود را به یک سو هشته از غمخوار می‌ترسم

1 قمر آن نیست که عاشق بَرَد از یاد او را یادش آن گُل که نه از کف ببَرَد باد او را

2 ملَکی بود قمر پیشِ خداوند عزیز مرتعی بود فلک خرّم و آزاد او را

3 چون خدا خلقِ جهان کرد به این طرز و مثال دقّتی کرد و پسندیده نیفتاد او را

4 دید چیزی که به دل چنگ زند در وی نیست لاجرم دل ز قمر کند و فرستاد او را

1 ما خریدیم به جان عشق تو نی با زر و سیم به زر و سیم خَرَد عشقِ بتان مردِ لئیم

2 عالمی پر بُوَد از رایحۀ مُشک و عبیر مگر از پهلویِ زلفِ تو گذر کرد نسیم

3 بر بُناگوشِ تو آن سنبل و سوسن باشد یا که زلفست و بُوَد سنبل و سوسن به شمیم

4 یا که کردست خداوندِ ادب میر نظام امتحانِ خطِ تعلیق بصد دایره جیم

1 خواهم که دهم جان به تو میلِ دلم اینست ترسم که پسندت نشود مشکلم اینست

2 پروا مکن از قتلِ من امروز که فردا شرطست نگویم به کسی قاتلم اینست

3 منعم مکن از عشقِ بتان ناصح مشفق دیریست که خاصیّت آب و گلم اینست

4 رسوایِ جهان گشتم و بدنامِ خلایق از عشق تو ای ترک پسر حاصلم اینست

1 آزرده ام از آن بُتِ بسیار ناز کن پا از گلیمِ خویش فزونتر دراز کن

2 با آنکه از رُخَش خطِ مُشکین دمیده باز آن تُرکِ ناز کن نشود تَرکِ ناز کن

3 از چشم بد کنند همه خلق احتراز من گشته ام ز چشم نکو احتراز کن

4 رندِ شراب خوارم و در سینه ام دلی است پاکیزه تر ز جامۀ شیخِ نماز کن

1 روزگار آسوده دارد مردم آزاده را زحمتِ سِندان نمی آید در بگشاده را

2 از سرِ من عشق کی بیرون رود مانندِ خلق چون کنم دور از خود این همزادۀ آزاده را

3 خوش نمی آید به گوشم جز حدیثِ کودکان اصلاً اندر قلب تأثیریست حرفِ ساده را

4 من سر از بهرِ نثارِ مقدمت دارم به دوش چند پنهان سازم امرِ پیشِ پا افتاده را

آثار ایرج میرزا

2 اثر از غزل‌ها ایرج میرزا در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزل‌ها ایرج میرزا شعر مورد نظر پیدا کنید.