1 می کند بند غلامان سخت تر حریت می خواند او را بی بصر
2 گرمی هنگامهٔ جمهور دید پرده بر روی ملوکیت کشید
3 سلطنت را جامع اقوام گفت کار خود را پخته کرد و خام گفت
4 در فضایش بال و پر نتوان گشود با کلیدش هیچ در نتوان گشود
1 ای در و دشت تو باقی تا ابد نعره «لا قیصر و کسری» که زد
2 در جهان نزد و دور و دیر و زود اولین خوانندهٔ قرآن که بود
3 رمز الا الله که را آموختند این چراغ اول کجا افروختند
4 علم و حکمت ریزه ئی از خوان کیست؟ آیه «فاصبحتم» اندر شأن کیست؟
1 پس چه باید کرد ای اقوام شرق باز روشن می شود ایام شرق
2 در ضمیرش انقلاب آمد پدید شب گذشت و آفتاب آمد پدید
3 یورپ از شمشیر خود بسمل فتاد زیر گردون رسم لادینی نهاد
4 گرگی اندر پوستین بره ئی هر زمان اندر کمین بره ئی
1 ای تو ما بیچارگان را ساز و برگ وا رهان این قوم را از ترس مرگ
2 سوختی لات و منات کهنه را تازه کردی کائنات کهنه را
3 در جهان ذکر و فکر انس و جان تو صلوت صبح تو بانگ اذان
4 لذت سوز و سرور از لا اله در شب اندیشه نور از لا اله
1 ای ز خود پوشیده خود را بازیاب در مسلمانی حرامست این حجاب
2 رمز دین مصطفی دانی که چیست فاش دیدن خویش را شاهنشی است
3 چیست دین؟ دریافتن اسرار خویش زندگی مرگ است بی دیدار خویش
4 آن مسلمانی که بیند خویش را از جهانی برگزیند خویش را
1 شهر کابل خطهٔ جنت نظیر آب حیوان از رگ تاکش بگیر
2 چشم صائب از سوادش سرمه چین روشن و پاینده باد آن سر زمین
3 در ظلام شب سمن زارش نگر بر بساط سبزه می غلطد سحر
4 آن دیار خوش سواد ، آن پاک بوم باد او خوشتر ز باد شام و روم
1 بیا که ساز فرنگ از نوا بر افتاد است درون پردهٔ او نغمه نیست فریاد است
2 زمانه کهنه بتان را هزار بار آراست من از حرم نگذشتم که پخته بنیاد است
3 درفش ملت عثمانیان دوباره بلند چه گویمت که به تیموریان چه افتاد است
4 خوشا نصیب که خاک تو آرمید اینجا که این زمین ز طلسم فرنگ آزاد است
1 از نوازشهای سلطان شهید صبح و شامم ، صبح و شام روز عید
2 نکته سنج خاوران هندی فقیر میهمان خسرو کیوان سریر
3 تا ز شهر خسروی کردم سفر شد سفر بر من سبکتر از حضر
4 سینه بگشادم به آن بادی که پار لاله رست از فیض او در کوهسار
1 رازدان خیر و شر گشتم ز فقر زنده و صاحب نظر گشتم ز فقر
2 یعنی آن فقری که داند راه را بیند از نور خودی الله را
3 اندرون خویش جوید لااله در ته شمشیر گوید لااله
4 فکر جان کن چون زنان بر تن متن همچو مردان گوی در میدان فکن