3 اثر از پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار اقبال لاهوری / پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری

پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری

1 تا نبوت حکم حق جاری کند پشت پا بر حکم سلطان میزند

2 در نگاهش قصر سلطان کهنه دیر غیرت او بر نتابد حکم غیر

3 پخته سازد صحبتش هر خام را تازه غوغائی دهد ایام را

4 درس او «الله بس باقی هوس» تا نیفتد مرد حق در بند کس

1 ای تو ما بیچارگان را ساز و برگ وا رهان این قوم را از ترس مرگ

2 سوختی لات و منات کهنه را تازه کردی کائنات کهنه را

3 در جهان ذکر و فکر انس و جان تو صلوت صبح تو بانگ اذان

4 لذت سوز و سرور از لا اله در شب اندیشه نور از لا اله

1 نکته ها از پیر روم آموختم خویش را در حرف او واسوختم

2 مال را گر بهر دین باشی حمول «نعم مال صالح’‘ گوید رسول

3 گر نداری اندر این حکمت نظر تو غلام و خواجهٔ تو سیم و زر

4 از تهی دستان گشاد امتان از چنین منعم فساد امتان

1 نکته ئی میگویم از مردان حال امتان را «لا» جلال «الا» جمال

2 لا و الا احتساب کائنات لا و الا فتح باب کائنات

3 هر دو تقدیر جهان کاف و نون حرکت از لا زاید از الا سکون

4 تا نه رمز لااله آید بدست بند غیر الله را نتوان شکست

1 ای ز خود پوشیده خود را بازیاب در مسلمانی حرامست این حجاب

2 رمز دین مصطفی دانی که چیست فاش دیدن خویش را شاهنشی است

3 چیست دین؟ دریافتن اسرار خویش زندگی مرگ است بی دیدار خویش

4 آن مسلمانی که بیند خویش را از جهانی برگزیند خویش را

1 پیر رومی مرشد روشن ضمیر کاروان عشق و مستی را امیر

2 منزلش برتر ز ماه و آفتاب خیمه را از کهکشان سازد طناب

3 نور قرآن در میان سینه اش جام جم شرمنده از آئینه اش

4 از نی آن نی نواز پاکزاد باز شوری در نهاد من فتاد

1 سپاه تازه برانگیزم از ولایت عشق که در حرم خطری از بغاوت خرد است

2 زمانه هیچ نداند حقیقت او را جنون قباست که موزون بقامت خرد است

3 به آن مقام رسیدم چو در برش کردم طواف بام و در من سعادت خرد است

4 گمان مبر که خرد را حساب و میزان نیست نگاه بندهٔ مؤمن قیامت خرد است

1 پس چه باید کرد ای اقوام شرق باز روشن می شود ایام شرق

2 در ضمیرش انقلاب آمد پدید شب گذشت و آفتاب آمد پدید

3 یورپ از شمشیر خود بسمل فتاد زیر گردون رسم لادینی نهاد

4 گرگی اندر پوستین بره ئی هر زمان اندر کمین بره ئی

1 می کند بند غلامان سخت تر حریت می خواند او را بی بصر

2 گرمی هنگامهٔ جمهور دید پرده بر روی ملوکیت کشید

3 سلطنت را جامع اقوام گفت کار خود را پخته کرد و خام گفت

4 در فضایش بال و پر نتوان گشود با کلیدش هیچ در نتوان گشود

1 حکمت ارباب دین کردم عیان حکمت ارباب کین را هم بدان

2 حکمت ارباب کین مکر است و فن مکر و فن تخریب جان ، تعمیر تن

3 حکمتی از بند دین آزاده ئی از مقام شوق دور افتاده ئی

4 مکتب از تدبیر او گیرد نظام تا بکام خواجه اندیشد غلام

آثار اقبال لاهوری

3 اثر از پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری شعر مورد نظر پیدا کنید.