1 می گشایم عقده از کار حیات سازمت آگاه اسرار حیات
2 چون خیال از خود رمیدن پیشه اش از جهت دامن کشیدن پیشه اش
3 در جهان دیر و زود آید چسان وقت او فردا و دی زاید چسان
4 گر نظرداری یکی بر خود نگر جز رم پیهم نه ئی ای بیخبر
1 از چه رو بر بسته ربط مردم است رشته ی این داستان سر در گم است
2 در جماعت فرد را بینیم ما از چمن او را چو گل چینیم ما
3 فطرتش وارفته ی یکتائی است حفظ او از انجمن آرائی است
4 سوزدش در شاهراه زندگی آتش آوردگاه زندگی
1 مریم از یک نسبت عیسی عزیز از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
2 نور چشم رحمة للعالمین آن امام اولین و آخرین
3 آنکه جان در پیکر گیتی دمید روزگار تازه آئین آفرید
4 بانوی آن تاجدار «هل اتی» مرتضی مشکل گشا شیر خدا
1 قوم تو از رنگ و خون بالاتر است قیمت یک اسودش صد احمر است
2 قطرهٔ آب وضوی قنبری در بها برتر ز خون قیصری
3 فارغ از باب و ام و اعمام باش همچو سلمان زادهٔ اسلام باش
4 نکته ئی ای همدم فرزانه بین شهد را در خانه های لانه بین
1 ایکه با نادیده پیمان بسته ئی همچو سیل از قید ساحل رسته ئی
2 چون نهال از خاک این گلزار خیز دل بغائب بند و با حاضر ستیز
3 هستی حاضر کند تفسیر غیب می شود دیباچهٔ تسخیر غیب
4 ما سوا از بهر تسخیر است و بس سینهٔ او عرضهٔ تیر است و بس
1 کودکی را دیدی ای بالغ نظر کو بود از معنی خود بی خبر
2 ناشناس دور و نزدیک آنچنان ماه را خواهد که بر گیرد عنان
3 از همه بیگانه آن مامک پرست گریه مست وشیر مست و خواب مست
4 زیر و بم را گوش او در گیر نیست نغمه اش جز شورش زنجیر نیست
1 جوهر ما با مقامی بسته نیست باده ی تندش بجامی بسته نیست
2 هندی و چینی سفال جام ماست رومی و شامی گل اندام ماست
3 قلب ما از هند و روم و شام نیست مرز و بوم او به جز اسلام نیست
4 پیش پیغمبر چو کعب پاک زاد هدیه یی آورد از بانت سعاد
1 سائلی مثل قضای مبرمی بر در ما زد صدای پیهمی
2 از غضب چوبی شکستم بر سرش حاصل دریوزه افتاد از برش
3 عقل در آغاز ایام شباب می نیندیشد صواب و ناصواب
4 از مزاج من پدر آزرده گشت لاله زار چهره اش افسرده گشت
1 نغمه خیز از زخمهٔ زن ساز مرد از نیاز او دو بالا ناز مرد
2 پوشش عریانی مردان زن است حسن دلجو عشق را پیراهن است
3 عشق حق پروردهٔ آغوش او این نوا از زخمهٔ خاموش او
4 آنکه نازد بر وجودش کائنات ذکر او فرمود با طیب و صلوة
1 هر که پیمان با هوالموجود بست گردنش از بند هر معبود رست
2 مؤمن از عشق از مؤمنست عشق را ناممکن ما ممکن است
3 عقل سفاک است و او سفاک تر پاک تر چالاک تر بیباک تر
4 عقل در پیچاک اسباب و علل عشق چوگان باز میدان عمل