8 اثر از غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی

1 نوروز و عید ماست که روی تو دیده‌ایم وز شام غم به صبح سعادت رسیده‌ایم

2 ای نور دیده! چهرهٔ روشن به ما نمای کز بهر دیدن تو سراپای دیده‌ایم

3 از آرزوی روی و لب جان‌فزای تو صد باز پشت دست به دندان گزیده‌ایم

4 بگذر دمی به ناز که دیبای روی زرد از احترام در قدمت گستریده‌ایم

1 تا به شیراز نگارم ز سفر باز آمد راحت روح من خسته جگر باز آمد

2 ناگه آن ماه پری چهره روان از چشمم همچو سیاره شد و همچو قمر باز آمد

3 آن صنم نور بصر بود، برفت از بصرم وین زمان در بصرم نور بصر باز آمد

4 همچو پسته من دل خسته نگنجم در پوست که مرا یار شکرخنده ز در باز آمد

1 روز نوروز و می و مطرب و معشوق و بهار مستی و عشرت و آغوش و بر و بوس و کنار

2 سمن و نسترن و یاسمن و سرو چمن سوسن و برگ گل و جام می و روی نگار

3 کام و آرام و نشاط و طرب و عیش و خوشی سرو و شمشاد و گل و سنبل و سیب و به و نار

4 مستی نرگس و رنگ چمن و سایه ی بید غلغل بلبل و بوی گل و آواز هزار

1 ترک سرمست تو خون دل ما می‌ریزد بی‌گنه خون دل خسته چرا می‌ریزد

2 مردم دیدهٔ دریا دل گوهر پاشم هرچه دارد همه در پای شما می‌ریزد

3 تا صبا می‌زند از چین سر زلف تو دم نافه‌های ختن از باد هوا می‌ریزد

4 سنبلت پای دل پیر و جوان می‌بندد نرگست خون دل شاه و گدا می‌ریزد

1 نگار عهد شکن بی وفای دوران است بیا و دور رخش را ببین که دور آن است

2 خطش چو خضر و دو زلفش بسان ظلمات است ولی لب و دهنش همچو آب حیوان است

3 دمی که در نظرم آن نگار دلجوی است شبی که در برم آن راحت دل و جان است

4 بهار و باده و معشوق و چنگ و بانگ دف است بهشت و کوثر و حور و قصور و رضوان است

1 ساقی بیا و جام طرب پرشراب کن بیدار باش و دیده ی غفلت به خواب کن

2 ای آفتاب کشور خوبی! به وقت صبح خاطر منور از می چون آفتاب کن

3 گر بایدت شراب، بیا خون من بخور ور بایدت کباب، دلم را کباب کن

4 گفتم بر طبیب که زارم ز دور چرخ گفتا دوای خویش ز دور شراب کن

1 روز نوروز و هوای چمن و فصل بهار خوش بود جام می و بوی گل و روی نگار

2 از گل و نسترن و یاسمن و سرو و سمن باغ پرنقش و نگارست، زهی نقش و نگار!‏

3 بر لب ساغر گل، عکس می شورانگیز بر کف دست شقایق، قدح نوشگوار

4 گسترانند در اطراف چمن دیبه سبز یا مگر خاک چمن نقش کنند از ژنگار

1 چنان که قطرهٔ شبنم ز ارغوان بچکد عرق ز عارض آن ماه مهربان بچکد

2 ز شرم آتش و آب رخش به طرف چمن گل آب گردد و بر روی گلستان بچکد

3 اگر ز دیدهٔ من یک زمان نهان گردد هزار قطرهٔ خونم ز دیدگان بچکد

4 ز دست دیده و دل روز و شب به فریادم ز بس که خون دل از دیده‌ام روان بچکد

آثار حیدر شیرازی

8 اثر از غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان مونس الارواح حیدر شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه قبلی