1 ای فلانی، شگفت نیست مرا از عجبهای هند و بنگاله
2 عجب آید از این که زاییده ست ماچه خر مادر تو، گوساله
1 ای صاحبی که مایهٔ تفریح عالمی ذات مبارکت، سبب کامرانی است
2 بشنو سه چار مصرع غرّا، ز خامه ام اکنون که فطرتت به سر نکته دانی است
3 رسمی ست مبتذل، گلهٔ دوستان ز هم نبود ز دل شکایت یاران، زبانی است
4 رنجانده ای ز ما دل نامهربان خویش با ما مگر فلک به سر مهربانی است
1 در جهنمکده هند که از تاب هوا شعله ور چون پر پروانه بود، بال ملخ
2 دارد افسرده تو را، شعبده چرخ حزین چه توان کرد کنون، ماهیت افتاده به فخ
3 بس که گرم است هوا، آید اگر دمسردی می دهم گوش، زند بیهده چندان که زنخ
4 هرکسی را شطی از هر بن مویی جاریست شاید ار سیل عرق، شوید ازین خاک، وسخ
1 بود بر محملم، دل چون درایی مرنج از من، اگر سنجم نوایی
2 نفس در پردهٔ دل می سراید ز سعدی نکته درد آشنایی
3 غرض نقشی ست کز ما باز ماند که هستی را نمی بینم بقایی
4 مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق مسکینان دعایی
1 ای مژه و غمزه ات، صفدر صاحب قران خود شکافد به تیغ، درع دَرَد با سنان
2 منّت سرو قدت، فصل بهار خطت بار نهد بر زمین، ناز کند بر زمان
1 آتش زده ایم اختران را افروخته شمع خاوران را
2 پرورده، در آستین مژگان اشکم، دریای بی کران را
3 از محشر داغ سینهٔ من بیم است ستاره منکران را
1 دوش دلم چون کشید خنجر آه از قراب پشت حواصل پدیدگشت ز پر عقاب
2 کین فلک مهر شد، از نفس پاک من ترک سمن چهر شد، هندوی مشکین نقاب
3 داور رومی به شب، تیغ کشید از غضب بر سپه زنگ بُرد حملهٔ افراسیاب
4 رایت پیکار زد، خسرو خاور زمین برق به کهسار زد، خیمهٔ زرّین طناب
1 دارم آزرده دلی، تنگ تر از دیدهٔ میم شده ام داغ درین دایره چون نقطه جیم
2 نشد از شش جهتم راه گشادی پیدا آه از آن زر، که فتد در گره بخل لئیم
3 دارم از الفت تن شکوه، که نیکو گفتند روح را صحبت ناجنس عذابی ست الیم
4 می رود دم به نوا نالهٔ فرخنده مقام یاد آن روز که بودم به خرابات، مقیم
1 شاعر و شعر شناسان، قلمم را به زبان رفته ابطای حقی گاه و گه ابطای یلی؟
2 گاه در طول کند صف شکنی، گاه به عرض ذوالفقار کف خصم افکن کرار علی
3 گر گذارد قدمی سوی چپ و راست، سزاست از تهمتن نبود عیب، به میدان یلی
4 زلف لیلی ست سوادم، چه پریشان، چه به خم توبه پرداز به آرایش زلف عملی
1 در همه عمر، بر صحیفهٔ دهر هر چه این کلک مشکبار نوشت
2 اول آن را به لوح خاطر من قلم فیض کردگار نوشت