4 اثر از صفیر دل در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر صفیر دل در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.

صفیر دل در مثنویات حزین لاهیجی

1 ثناهای شایسته دلدار را سپاس فراوان ز ما، یار را

2 ثنایی که عالی سپاسان کنند سپاسی که یزدان شناسان کنند

3 به عجز و سرافکندگی سر نهم به سر از گل سجده افسر نهم

4 به خشکی چو بندم به افسوس لب طراوت دهم از زمین بوس لب

1 خدایا دلی ده حقیقت شناس زبانی سزاوار حمد و سپاس

2 مرا جز تو کس، یاور و یار نیست چه گویم که یارای گفتار نیست؟

3 ز فیض تو آید دلم در خروش که نی از دم نایی آید به جوش

4 دلم رشحه ی بحر انعام تست چو ماهی، زبان زنده از نام توست

1 دل و دیده ها فرش در راه کیست؟ جبین ها زمین سای درگاه کیست؟

2 بلند از که شد رایت سروری؟ که بخشید عزت به پیغمبری؟

3 فروزندهٔ بدر عرفان کِه شد؟ فزایندهٔ قدر انسان کِه شد؟

4 به نوع بشر سرفرازی کِه داد کف خاک را بی نیازی که داد؟

1 قلم اوّلین زادهٔ قدرت است نگارندهٔ دفتر حکمت است

2 بدایع پدید آمد از حرف کن مؤثّر خداوند و مبدع سخن

3 قلم نقش بند کلام اللّه است زبان جدل زین سخن کوته است

4 قلم چهره پرداز حسن و جمال قلم والی کشور ذوالجلال

1 چه سان مدحت عشق سازم رقم؟ شکافد ز نامش زبان چون قلم

2 در اینجا قلم حکمت اندیش نیست که عشق آتش و خامه، نی بیش نیست

3 بر آنم که آتش به نی در زنم گل شعله چون شمع بر سر زنم

4 چو پرورده عشقم و خانه زاد حق نعمت عشق ندهم به باد

1 شنیدم تهی دست بی حاصلی شنید این حکایت ز صاحبدلی

2 که پیری چو برد از زلیخا توان خدنگ قدش حلقه شد چون کمان

3 عزیزی به ذلّت کشید و به رنج به ششدر فکندش سرای سپنج

4 ز باد خزان خشک شد گلشنش نگشتی یکی زاغ پیرامنش

1 یکی طفل دیدم به شوق و شعف که از ابلهی داشت ماری به کف

2 صلا دادم او را و کردم نهیب که از دست بگذار مار مهیب

3 درین کودکی از خرد ساده ای به رنگینیش دل عبث داده ای

4 فریبا چه گردی به نرمی مار؟ که آخر برآرد ز مغزت دمار

1 من و زشت رویی به عزم حجاز گرفتیم در پیش راه دراز

2 نبستی ز لهو و سقط دم زدن زبان را به یک چشم برهم زدن

3 چو آتش به هر خشک و تر در ستیز در او ذوق شیرین لبان، تلخ و تیز

4 رسیدی به هر شیشه دل، سنگ او بهانه نمی خواستی جنگ او

1 عطارد مرا گشته آموزگار به توصیف علّامهٔ روزگار

2 رصد بند گردون نیلوفری خدیو سریر بلد اختری

3 مرا والد و عقل کل را پسر یتیمان علم و هنر را پدر

4 به جان ره گرا، اوج تقدیس را به دل، وارث حکمت ادریس را

1 خدایا به جاه خداوندیت که بخشی مقام رضامندیت

2 طمع نیست از کشت بی حاصلم به خشنودیت کار دارد دلم

3 بسی شرمسارم ز نفس فضول ز طاعت مکدّر، ز عصیان ملول

4 که نیک و بدم هر دو نبود روا چو عصیان بود طاعتم ناسزا

آثار حزین لاهیجی

4 اثر از صفیر دل در مثنویات حزین لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر صفیر دل در مثنویات حزین لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.