1 یکدم برم آرید بت خوشخو را آن ماهرخ صنوبر نیکو را
2 از تلخی صبرم آرزو شیرین است شیرین جهان اوست بیارید او را
1 غم کشت مرا و غمگسار آگه نیست دل خون شد و دلدار ز کار آگه نیست
2 این با که توان گفت که عمرم بگذشت در حسرت روی یار و یار آگه نیست
1 گر صدر دل است شاهراه غم تست ور سینه خسته تکیه گاه غم تست
2 ور بیدق اشک است بر این عرصه چهر هم پیشرو مرکب شاه غم تست
1 اشکم نه غم زمانه خونین کرده است رویم نه ز درد بینوائی زرد است
2 شد روز شباب و یار دیرینه ز دست ای دوست غم این غم است و درد این درد است
1 ای عکس رخت چو عکس آئینه در آب آئینه رخ ز یار دیرینه متاب
2 چون کودک مکتبم که هر شب بینم از عشق رخ تو روز آدینه به خواب
1 امشب که به عزم راه بر خواهی خاست گر خواهی راست عمر من خواهی کاست
2 باری به وداع دربرم گیر دمی گر عذر دل خسته من خواهی خواست
1 ای عارض تو نخست بنیاد بهشت روی تو مثال خلوت آباد بهشت
2 گر باشم در بهشت یاد تو کنم ور روی تو بینم نکنم یاد بهشت
1 دریای سرشک دیده پرنم ماست وان بدر که بر کوه نتابد دل ماست
2 در حسرت همدمم بشد عمر عزیز ما در غم همدمیم و غم همدم ماست
1 در نامه تو قلم چو گردن بفراشت گفتم بنویسم و سرشکم نگذاشت
2 حال دل مشتاق نه آن صورت داشت کآنرا به سر کلک توانست نگاشت
1 هم زلف سمن سای تو عنبر بیز است هم لعل گهرزای تو شکرریز است
2 دیدار دل آرای تو جان افروز است وآواز مبارک تو عیش انگیز است