15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی

1 ای آفتاب شاهان شاهی و بی قرینی پاک از همه بلائی چون گیتی آفرینی

2 با راستی رفیقی با مردمی قرینی رایند جمله شاهان تو رای آفرینی

3 گر چه مه زمانی ورچه شه زمینی از همت بلندی بر چرخ هفتمینی

4 از بخردان خیاری وز راستان گزینی از بهر این ز یزدان جز راستی نه بینی

1 ای سر رادان و راستان بدرستی روی زمین از بلای بخل بشستی

2 سرو نشاطی بباغ دولت رسته نیک زدی شاخ و بیخ و نیکو رستی

3 تا تو بدی جز بکام شاه نرفتی تا تو بدی جز مراد میر نجستی

4 هرچه تو خواهی همان بود بحقیقت هرچه تو گوئی همان بود بدرستی

1 ای همه رادی و راستی و درستی یافتی از روزگار آنچه که جستی

2 زود بمستی رسد ز دست زمانه هرکه ترا خواهد از زمانه بمستی

3 دولت تو محکم است و بخت تو پیر است رشته تدبیر بد کنش تو گسستی

4 با تو چخیدن چنان بود دگران را چون بره کو با پلنگ گیرد کستی

1 شاه زمینی و پادشاه زمانی جز بفریدون با هیچ خلق نمانی

2 جد تو گرچه جهان بپیری بگشاد تو بگشادی همه جهان بجوانی

3 جان ولی را همه سلامت و سودی جسم عدو را همه بلا و زیانی

4 آن را کش مال خویش روزی باشد میل ندارد بگنجهای نهانی

1 ای میر اگر تو قصد بخان حرم کنی اطراف او برتبت باغ ارم کنی

2 زی دشمنان تمام بدست الم دهی با دوستان حدیث بلطف و کرم کنی

3 هنگام جنگ روی زمین بی عدو کنی هنگام جود گنج روان بی درم کنی

4 برداشتی بتیغ ز روی زمین ستم لیکن ز کف همی بدرم برستم کنی

1 ای نیزه تو گوی و دل دشمن انگله خصم تو روبهست و حسام تو بنگله

2 با خوی تو نه مشک بکار و نه غالیه با روی تو نه شمع بکار و نه مشعله

3 شیرین حدیث شاهی و شیرین مناظره نیکو خصال میری و نیکو معامله

4 بر کارهای شیر بتغافل همی زنی بر کارهای خیر نداری تغافله

1 خدایگانا کار جهان شناخته‌ای به تیغ سر ز همه مهتران فراخته‌ای

2 بسا ملک پسرا کو فتاده بوده ز ملک تو بر سریر بملک اندرش شناخته‌ای

3 موافقان را از ناز دل فروخته‌ای مخالفان را از رنج تن گداخته‌ای

4 ترا خدای بهر نیکویی نواخته است چو خلق را به همه نیکویی نواخته‌ای

1 ای جان بدسگالان جفت گداز کرده وی طبع نیک خواهان انباز ناز کرده

2 شد روزه خجسته عید مبارک آمد اندر گشاده یابی این در فراز کرده

3 درهای رنج بادا بر تو فراز دائم درهای عیش بادت بیوسته باز کرده

4 از خلق بی نیازی هستی جهانیان را از خواسته ببخشش دل بی نیاز کرده

1 خدایا بر جهانم کام و فرمان روان دادی بمدح و آفرین من زبان خلق بگشادی

2 ز دشمن کین من جستی ز دولت داد من دادی بدان کز من نبیند کس بلا و رنج آزادی

3 بمستی و بهشیاری بخواندن دل مرا دادی منم فریاد از او آن مرادانم تو فریادی

4 همم تدبیر و هم رایست هم مردی و هم رادی همم نامست و هم کامست و هم مستی و استادا

1 دلم بدیگر جای و تنم بدیگر جای تنم بغربت و دل با تو مانده اندر وای

2 بلای تن ز دلم هست کاشکی همه سال تنم بنزد تو بودی و دل بدیگر جای

3 دعا کنم بخدای جهان همه شب و روز مگر رسد بمن آن روی و موی شهر آرای

4 ز دود و تف دلم روی آسمان بنهفت دعای من نرود زین سپس همی بخدای

آثار قطران تبریزی

15 اثر از مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار قطران تبریزی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی