آثار قاسم انوار

صفحه 1 از 69
69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار

1 ای آسیا، ای آسیا، سرگشته‌ای چون ما چرا؟ از ما مپوشان راز خود، با ما بیان کن ماجرا

2 در چرخ خود مستانه‌ای در دور خود فرزانه‌ای از ما چه‌ها داری خبر؟ کز ما برقصی دایما

3 از کان جدا ماندی، زان در نفیری، ای رجا با ما بگو، ای بوالوفا، از قصه‌های ما مضا

4 داری سلوکی بس عجب در حالت وجد و طرب در یک نفس طی می‌کنی از مبتدا تا منتها

1 ای دل و جان عاشقان خسته تیغ مرحبا غلغله او در سمک کوکبه تو در سما

2 غیرت تو هزار را برده بعالم فنا بر سر کوی عاشقی کشته بتیغ ابتلا

3 باده بنوش و دم مزن صید در حرم مزن لاف ز بیش و کم مزن بر در بام کبریا

4 چونکه بحضرتش روی،گر همه کهنه،گر نوی بال و پرت فنا کند پرتو نور آن لقا

1 ای صبح سعادت ز جبین تو هویدا این حسن چه حسنست؟ تقدس و تعالا

2 من بنده آن باده نابم که دمادم در هر نفسی تازه کند جودت ما را

3 از عربده ما در میخانه نیستی جان بنده حسن تو، زهی حسن مدارا

4 از کعبه و بتخانه مگوئید بعاشق از جنت و فردوس مگو مست لقا را

1 ایهاالصابرون فی البلوا طرقوا طرقوا الی المولا

2 راه نزدیک ویار نزدیکست قطع شد قصه بیابانها

3 یار با ماست،یا نصیب،ایدل الله الله ز دیده بینا

4 دین حق را مجو علی التقلید راه حق را مرو علی العمیا

1 برافشان زلف مشکین را، که خوش حالیم ازین سودا که می یابم ز بوی او نسیم جنت الماوا

2 دل و جان راتو محبوبی،همه طالب، تو مطلوبی زهی حسن و زهی خوبی، تعالی ربناالاعلا

3 سلامت مسکن زاهد سعادت ما من صادق ملامت شیوه عاشق محبت عروه و ثقا

4 طریق زاهدان تقوی حدیث مفتیان فتوی مقام راهبان عفت میان عاشقان غوغا

1 بس بمساجد شدیم بهر تولا مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟

2 مسجد اقصای ماست بلده طیب مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»

3 مسجد اقصی ظهور قدس تجلی مسجد اقصی ظهور مولی و مولا

4 مسجد اقصای ماست کنه معانی مسجد اقصای ماست خاطر دانا

1 بلبل بوقت صبح بدرگاه کبریا فریاد عشق زد که: منم عاشق خدا

2 زار و نزار و شیوه تجرید همرهست در حال من نگر ز سر لطف، ربنا

3 مجروح و خسته ایم، بما مرهمی فرست چون مرهمی رسید صفا در پی صفا

4 آواره بود دل ز غم عشق در جهان چون روی تو بدید«لقد سرمن رآ»

1 تا پریشان نکند زلف ترا باد صبا متصور نشود حالت جمعیت ما

2 موکشان برد مرا عشق ز مسجد بکنشت الله الله،چه تفاوت، زکجا تا بکجا؟

3 هرچه در وصف توگفتند، زمه تا ماهی سخنی بود بنسبت ز سمک تا بسما

4 راست ناید بقلم، گرد و جهان شرح دهند تا قیامت صفت عشق من و حسن ترا

1 جگر پردرد و دل پرخون و جان سرمست و ناپروا شبم تاریک و مرکب لنگ و در سر مایه سودا

2 دوای خود نمی دانم، درین اندیشه حیرانم بیا، ای ساقی باقی، بیار آن باده حمرا

3 چو شمعم پیش رویت من، گرم سر وا کنی از تن شوم پیش رخت روشن، چو شمع استاده پا برجا

4 اگر هشیار و مستوری ز سر این سخن دوری میان رهروان کوری ز سر قرب «اوادنا»

1 چند پرسی ز کجایی و کجایی و کجا؟ از نهان خانه تجریدم و از دار فنا

2 تو جدل میکنی، اما چه کنی چون نکنی؟ گفت در حق تو حق: «اکثر شی ء جدلا»

3 زاهد ار چشم یقین باز گشاید بیند ز خدا خوان بخدا دان ز سمک تا بسما

4 صوفی از شیوه اوراد صفایی دارد لیک هرگز نرسد در صفت و صفوت ما

آثار قاسم انوار

69 اثر از غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار قاسم انوار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی