هر چند شعر خوبی از قائم مقام فراهانی منشآت 121
1. هر چند شعر خوبی نیست، اما:
1. هر چند شعر خوبی نیست، اما:
1. کتبت ولم یکن کتابی حاکیا عن عذابی و لا قلمی عن المی و لا مداری عن ودادی و لابنانی عن جنانی. ولیس تحضرنی عباره افصح بها عما یعینه قلبی و یحویه صدری، فکیف حیلتی فی شرح حالتی و افصاح مقالتی، اتودع فی الطرس الرقیق ما فی القلب الحریق، ام تدرج نارا من النصب فی بشر من القصب، ام یحکی سواد المداد عن سویداء الفو آد، ام یکتب بالاصابع ما یکتم فی الاضالع کلاو قد کلت الالسن و عیت الخواطر و بلغت القلوب الحناجر عن شرح مارایت من بعدک و حویت فی بعدک و ایم الله انی لم ادر حقیقه حراره الحزن و غزاره المزن حتی حال بینی و بینک البین و شهدت ما شهدت فی القلب و العین؛ فها انا الان متقلب بین طوفان و نیران، جامع بین الماء و النار، واقع علی شفا جرف هار
1. عرضه داشت کمترین غلام جان نثار عباس قاجار بموقف بار یافتگان حضور ساطع النور شاهنشاه جم جاه، جهان پناه، سایه رحمت یزدان، مایة رافت سبحان، پادشاه عادل باذل، شهریار ابرکف دریادل، خدیو معدلت پرور، داور مرحمت گستر، قبلة عالم و عالمیان روحی و روح العالمین فداه میرساند: که بعد از آن که غلام فدوی تکیه به تائید آلهی و طالع بی زوال شاهنشاهی کرده، ار سنگر نادری بمحاصره خبوشان رفت، عالیجاه سهراب خان سرتیپ را با سربازان شقاقی و مراغه وتفنگ چیان قائین و نشابوری و جمعی سواره و چند عراده توپ بدروازه مشهد نشاند و خود با بقیه سرباز و سوار وتوپخانه بدروازه شیروان نشست و افواج قاهره سرباز را از هر طرف بکندن مارپیچ و بردن نقب و پیش بردن سنگر و پر کردن خندق مأمور داشت و غلام زاده درگاه آسمان جاه قهرمان میرزا را بعد از ورود از سبزوار با عالیجاه محمدرضا خان بر سر آنها گماشت.