گفتی که نشد خوب از قائم مقام فراهانی رباعی 1
1. گفتی که نشد خوب که گشتی مغضوب
بد شد که به شاه از تو شمردند عیوب
...
1. گفتی که نشد خوب که گشتی مغضوب
بد شد که به شاه از تو شمردند عیوب
...
1. این شعر بود که جان از او در تعب است
یا ثالث بوی سیر و دود شطب است
...
1. ای منشی دیوان عزیز این چه خط است؟
وین لفظ که جمله هم چو سنگ و سقط است
...
1. در کشور ری که رشگ باغ ارم است
شعر از چه زیادست و شعیر از چه کم است؟
...
1. ای قوم که جذب من به از خصب شماست
مغصوبی مال من به از غصب شماست
...
1. زنجیره نشین زریش درویش خوش است
ور هست توانگر از بز و میش خوش است
...
1. ای خواجه که جان عالی زنده تست
تو بنده شاهی و جهان بنده تست
...
1. رشتی علی این رفتن رشت تو ز چیست؟
این وجد و نشاط و سیر و گشت تو ز چیست؟
...
1. دنیا که در آن خوبی و خرسندی نیست
جائی که به مهر او دلی بندی نیست
...
1. از خواجه مگر محاسنت را چه فتاد
کز صدمه دندانت نگردد آزاد؟
...
1. شعری که ز طبع فاضل عهد بود
نه شعر بود که شکر و شهد بود
...
1. خان تقی آن که شاه را یاغی بود
چون دیدیمش کدوبن باغی بود
...