داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

40 اثر از داستان رستم و اسفندیار در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه ابوالقاسم فردوسی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید. شما در حال مشاهده صفحه 3 از این مجموعه هستید.

چو رستم بدر شد از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 20

1. چو رستم بدر شد ز پرده‌سرای
زمانی همی بود بر در به پای
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 51 بیت

چو رستم بیامد از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 21

1. چو رستم بیامد به ایوان خویش
نگه کرد چندی به دیوان خویش
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 61 بیت

چو شد روز رستم از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 22

1. چو شد روز رستم بپوشید گبر
نگهبان تن کرد بر گبر ببر
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 62 بیت

بدانگه که رزم از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 23

1. بدانگه که رزم یلان شد دراز
همی دیر شد رستم سرفراز
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 62 بیت

کمان برگرفتند از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 24

1. کمان برگرفتند و تیر خدنگ
ببردند از روی خورشید رنگ
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

5 دقیقه زمان مطالعه 82 بیت

وزان روی رستم از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 25

1. وزان روی رستم به ایوان رسید
مر او را بران گونه دستان بدید
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

2 دقیقه زمان مطالعه 28 بیت

ببودند هر دو از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 26

1. ببودند هر دو بران رای مند
سپهبد برآمد به بالا بلند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

5 دقیقه زمان مطالعه 84 بیت

سپیده همانگه از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 27

1. سپیده همانگه ز که بر دمید
میان شب تیره اندر چمید
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

3 دقیقه زمان مطالعه 54 بیت

بدانست رستم از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 28

1. بدانست رستم که لابه به کار
نیاید همی پیش اسفندیار
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

4 دقیقه زمان مطالعه 77 بیت