یکی مایهور از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 30
1. یکی مایهور پور اسفندیار
که نوش آذرش خواندی شهریار
...
1. یکی مایهور پور اسفندیار
که نوش آذرش خواندی شهریار
...
1. چو شب شد چو آهرمن کینهخواه
خروش جرس خاست از بارگاه
...
1. برآمد بران تند بالا فراز
چو روی پدر دید بردش نماز
...
1. ازان پس بیامد به پردهسرای
ز هرگونه انداخت با شاه رای
...