شبی قیرگون ماه پنهان شده از فردوسی شاهنامه 13
1. شبی قیرگون ماه پنهان شده
به خواب اندرون مرغ و دام و دده
1. شبی قیرگون ماه پنهان شده
به خواب اندرون مرغ و دام و دده
1. چو آگاهی آمد به کاووس شاه
که شد روزگار سیاوش تباه
1. چو لشکر بیامد ز دشت نبرد
تنان پر ز خون و سران پر ز گرد
1. چو خورشید برزد سر از کوهسار
بگسترد یاقوت بر جویبار
1. چنان دید گودرز یک شب به خواب
که ابری برآمد ز ایران پرآب
1. بسا رنجها کز جهان دیدهاند
ز بهر بزرگی پسندیدهاند
1. سواران گزین کرد پیران هزار
همه جنگجوی و همه نامدار