هیونی بیاراست از ابوالقاسم فردوسی شاهنامه 8
1. هیونی بیاراست کاووس شاه
بفرمود تا بازگردد به راه
...
1. هیونی بیاراست کاووس شاه
بفرمود تا بازگردد به راه
...
1. چو خورشید تابنده بنمود پشت
هوا شد سیاه و زمین شد درشت
...
1. نگه کرد گرسیوز نامدار
سواران ترکان گزیده هزار
...
1. دبیر پژوهنده را پیش خواند
سخنهای آگنده را برفشاند
...
1. چو از سروبن دور گشت آفتاب
سر شهریار اندرآمد به خواب
...