1 مسلسل حلقه حلقه زلف پرچین خراج از چین گرفته یا زما چین
2 بدین هیئت بدیدم یار فایز که خم خم خم بود چین چین پر از چین
1 گهی دل روبروی انور تو گهی چون گیسوان پشت سر تو
2 بتا فایز نمی داند معین که تو پیش دلی یا دل بر تو
1 بتا از حور جنت بهتری تو ز خورشید فلک زیباتری تو
2 کمان کج کنی ابروی زیبا مگر جلاد جان فایزی تو؟
1 گر آید حرف زلفش در میانه شوم مست و روم بیرون ز خانه
2 میاور نام زلفش پیش فایز بود دیوانه، زنجیرش بهانه
1 بت من دست پیش رو گرفته به من کج گوشه ابرو گرفته
2 زده تیری به من تنها اثر کرد به فایز جنگ رویا رو گرفته
1 نگار من ز نو تغییر کرده به گیسو ماه را زنجیر کرده
2 بت فایز دو چشم مست و ابروش دو ترکی دست بر شمشیر کرده
1 مسلسل زلف عنبر بار داری مکحل نرگس خمار داری
2 ز قلاب کمند دوست، فایز اسیر و کشته بسیار داری
1 بتا یکباره اخراجم نمودی به تیر عشق آماجم نمودی
2 ز دام زلف و چشم یار فایز کمین کردی و تاراجم نمودی
1 به عزم فاتحه رفتم که حمدی بخوانم بر مزار ارجمندی
2 بتی ابرو کمان در راه فایز به من سوفار مژگان می فکندی
1 سحر دل گفت با نایی نوایی شکایتها ز دست بیوفایی
2 ببین فایز چسان گردیده جسمم شده سوراخ سوراخ از جدایی