هر چند که از تو بوسه یابم از فرخی سیستانی رباعی 25
1. هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
1. هر چند که از تو بوسه یابم گه بام
در آخر شب مرا هوس آید کام
1. گر خواسته ای تو ازپی خواسته ایم
رویار دگر خواه که ماخواسته ایم
1. آن روز چه بد که با قضا یار شدم
دیدار ترا به جان خریدار شدم
1. تا در طلب دوست همی بشتابم
عمرم به کران رسید و من در خوابم
1. جستم همه ساله ای پسر کام تو من
خرسند همی بودم در دام تو من
1. گویند که معشوق تو زشتست و سیاه
گر زشت و سیاهست مرا نیست گناه
1. خط آوردی رواست بر روی چو ماه
خوشتر گشتی از آنچه بودی صد راه
1. با من چو گل شکفته باشی گه گه
گاهی باشی چو کارد با گوشت تبه
1. ای دوست به یک سخن ز من بگریزی
خوی تو نبد به هر حدیثی تیزی
1. ای دوست مرادید همی نتوانی
بیهوده چرا روی زمن گردانی
1. ای دوست تر، از دو دیده و بینایی
ای آنکه ز پیش چشم ناپیدایی
1. از بهر خدای اگر تویی سرو سرای
یکباره ز من باز مگیر ای بت پای