3 اثر از قصاید در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی

1 باغ جهان و هر چه درین قصر نه درست یکسر طفیل حیدر و اولاد حیدرست

2 آثار لوح و خامه ی قدرت نگار اوست مجموعه صورتی که ز الوان مصورست

3 از جلوه ی جمال علی دارد آب و رنگ هر گل که در ریاض بقا سایه گسترست

4 مرآت دل که جلوه گر نور کبریاست از مهر روی شاه ولایت منورست

1 چمن شکفت و جهان پر ز سوسن و سمنست بصد هزار زبان روزگار در سخنست

2 ز خاک سوخته ی داغ آتشین رویان دمید لاله و سوزش هنوز در کفنست

3 نه روز آنست که در خانه مست بتوان بود برون خرام ز مجلس که نوبت چمنست

4 رسید نافه گشا باد صبحدم، گویا روان به دامن صحرا روایح ختنست

1 خطی که یک رقمش آبروی نه چمنست نشان خاتم سلطان دین ابوالحسنست

2 علی موسی جعفر که مهر دولت او ستاره ی شرف و آفتاب انجمنست

3 به نقش خاتم او گر هزار جوهر جان شود نثار یکایک بجای خویشتنست

4 ز شرح میمنت خاتم همایونش همای ناطقه را مهر عجز بر دهنست

1 گل شکفت و غنچه ها را باز شد مهر از دهن گلبن از لب تشنگان باغ می گوید سخن

2 باز وقت آمد که رو پوشیدگان روزگار هر یکی دیدار بنمایند بر وجه حسن

3 تازه گردد نرگس مخمور از دست و ترنج لاله را چون دامن یوسف بدرد پیرهن

4 چاک پیراهن گشاید غنچه و چین قبا داغهای دل نماید لاله ی خونین کفن

1 ای کعبه را ز وقفه ی عید تو افتخار قربانی تو هستی ابنای روزگار

2 در عیدگه ز شوق رخت چشم اهل دید بازست همچو دیده ی قربانی فگار

3 تا گرد مقدم تو دهد مروه را صفا از کعبه مانده حلقه بدر چشم انتظار

4 بهر نثار محمل گردون شکوه تست زمزم که چون ستاره کند قطره ها قطار

1 این چه مجلس چه بهشت این چه شریف انجمنست که چو اقصای حرم قبله گه مرد و زنست

2 جنت عدن ز بس معنی انهار و عیون رشک صد گلشن آزاد ز سرو و سمنست

3 معنی آیت نورش چمن لاله و گل صفت عارض حورش ورق نسترنست

4 لحن داود درین روضه بود نغمه ی مرغ دم عیسی بدل نکهت مشک ختنست

1 زبان خامه ندارد سر رسوم و رقوم بجز مناقب ذات مقدس مخدوم

2 حقیقتی که در اشیا مدام در سیرست بدان صفت که ازو نیست ذره یی محروم

3 فروغ شمع هدایت امیر وادی نحل که حل و عقد دو عالم به دست اوست چو موم

4 محیط علم لدنی که ذات اقدس او رسید از ره معنی بمنتهای علوم

1 گل شکفت و لاله هم وا کرد از طومار مشک می زند باز از ریاحین جوش در گلزار مشک

2 صحن بستان گشت چون آیینه از آب روان از خط ریحان بر آوردست چون زنگار مشک

3 هست هر بیخ بنفشه نافه و هر غنچه اش کرد بهر امتحان بیرون ز نوک خار مشک

4 آهوی چینست پنداری صبا در لاله زار کز وی افتد هر طرف در گرمی رفتار مشک

1 ای تا به قیامت علم فتح تو قایم سلطان دو عالم علی موسی کاظم

2 در دیده و دل نور تجلی تو باقی بر چهره ی جان لمعه ی دیدار تو دایم

3 آنرا که دهد لطف تو پروانه ی دولت هرگز نشود قابض ارواح مزاحم

4 علمی که بهر کار تو شد رهبر تقدیر در گردش ایام نشد فسخ عزایم

1 ای چشمه ی مهر از کف نعلین تو ظاهر چون آب روان گرد رهت طیب و طاهر

2 سلطان خراسان علی موسی جعفر ای مهر رخت شمع سراپرده ی باقر

3 تابنده ز لوح دلت اسرار الهی زانگونه که در آب روان عقد جواهر

4 در هر بصری مهر رخت کرده ظهوری نور احدست آن رخ و انوار مظاهر

آثار بابافغانی شیرازی

3 اثر از قصاید در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار بابافغانی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.