از غم دلدار زارم، مرگ به زین زندگی از عراقی غزل 274
1. از غم دلدار زارم، مرگ به زین زندگی
وز فراقش دل فگارم، مرگ به زین زندگی
...
الا، قد طال عهدی بالوصال از عراقی غزل 275
1. الا، قد طال عهدی بالوصال
و مالی الصبر عن ذاک الجمال
...
گر به رخسار تو، ای دوست، نظر داشتمی از عراقی غزل 276
1. گر به رخسار تو، ای دوست، نظر داشتمی
نظر از روی خوشت بهر چه برداشتمی؟
...
در جهان گر نه یار داشتمی از عراقی غزل 277
1. در جهان گر نه یار داشتمی
با جهان خود چه کار داشتمی؟
...
گرنه سودای یار داشتمی از عراقی غزل 278
1. گرنه سودای یار داشتمی
کی چنین ناله زار داشتمی؟
...
ای که از لطف سراسر جانی از عراقی غزل 279
1. ای که از لطف سراسر جانی
جان چه باشد؟ که تو صد چندانی
...
ترسا بچه‌ای، شنگی، شوخی، شکرستانی از عراقی غزل 280
1. ترسا بچه‌ای، شنگی، شوخی، شکرستانی
در هر خم زلف او گمراه مسلمانی
...
چنانم از هوس لعل شکرستانی از عراقی غزل 281
1. چنانم از هوس لعل شکرستانی
که می‌برآیدم از غصه هر نفس جانی
...
سر عشقت کس تواند گفت؟ نی از عراقی غزل 282
1. سر عشقت کس تواند گفت؟ نی
در وصفت کس تواند سفت؟ نی
...
کی بود کین درد را درمان کنی؟ از عراقی غزل 283
1. کی بود کین درد را درمان کنی؟
کی بود کین رنج را آسان کنی؟
...
نگویی باز: کای غم خوار چونی؟ از عراقی غزل 284
1. نگویی باز: کای غم خوار چونی؟
همیشه با غم و تیمار چونی؟
...
بیا، تا بیدلان را زار بینی از عراقی غزل 285
1. بیا، تا بیدلان را زار بینی
روان خستگان افکار بینی
...