1 حاکم ما ز فرط بد نفسی عنده الضر و انفع الضرب
2 کافری بولهب فعال کزو من یکن مسلما ففی تعب
3 با خرد زو شکایتی کردم قلت قد ضرنی بلا سبب
4 بولهب سیرتی زبر دستست قال تبت یدا ابی لهب
1 یا ایها الرجل الذی تهوی به و جناء دامیته المناسم عرمس
2 اذا ما دخلت علی الرسول فقل له حتما علیک اذا اطمأن المجلس
3 یا خیر من رکب المطی و من مشی فوق التراب اذا تعد الا نفس
4 بک اسلم الطاغوت و اتبع الهدی و بک انجلی عنا الظلام الخندس
1 ای آنکه میبرد بسفر ناقه ترا محکم نهاد و گشته سولهاش لعل فام
2 چون از در سؤال در آئی بحق حق برگوی چون شد انجمن از جمع با نظام
3 کای بهترین هر که سواره و پیاده رفت بالای خاک چون بشمار آورند نام
4 بت را شکست از تو و از تست راه راست وز تست منجلی شده از حال ما ظلام
1 اذا عدت نحو الآل و الکیس مترع فی الفضه البیضاء فالعود احمد
2 و ایاک ان تلقی الاحبه معسرا فداک بشمل العاشقین مبدد
3 فان کنت ذامال فقولک صادق و فعلک محمود و انت محمد
4 فان صرت محتاجا ففی کل حادث مقیم لک الهم المبرج معقد
1 الهی انت خلاق البرایا و وهاب النهاب بلا امتنان
2 انلنی فی الدنیی عرضا مصونا برغم الحاسدین بلا هوان
3 و لا تشمت عداتی و کن بی حفیظا من تصاریف الزمان
1 تزهدت فی الدنیا الدنیه کلها فمالی سوی نیل المعالی مطالب
2 عشقت المعالی و التکرم مذهبی و للناس فیما یعشقون مذاهب
1 اذا عانقت للتودیع سلمی غدات البین بین الاصدقاء
2 تولت کالا جانب ثم قالت چه بودی گر نبودی آشنائی
1 عاشقان دیدار جانان خواستند قال مروا واتر کونی واتقوا
2 چون برآن اصرار میکردند گفت لن تنالوا البر حتی تنفقوا
1 ایا ای کریم الناس ان کنت تبتغی مداواه والهم فالخمر و الزمر
2 لنا مجلس کالخلد خیرا و بهجه و رضوانه الساقی و کوثره الخمر
3 اذلاح من وسط الزجاجه قهوه حسبت خلال الماء یتقد الجمر
4 فان کرم المولی بعد نظره فتم نصاب العیش و انتظم الامر
1 قدوه اهل فضائل زبده آزادگان اکرم الاخوان شهاب الدین که باشی شادکام
2 از ره چاکر نوازی قصه ئی اصغا نما کرده از بیم ملالت دروی ایجازی تمام
3 بنده با جمعی خواص مجلس روحانیان خلوتی دارم مصفا از کدورات عوام
4 موضعی از خرمی زیباتر از باغ ارم وزره امن و فراغت غیرت دارالسلام