90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی

1 فیلسوفی گفتم اندر خطه هندوستان حکمتی دیدم نوشته بر در بتخانه‌ای

2 گفتمش برگو چه حکمت هست گفتا آنکه بود آدمی چون بار شیشه چرخ چون دیوانه‌ای

1 فخر دین و ملک معنی ای ز نور رای تو رهروان عالم علوی هدایت یافته

2 عقل اول دست تدبیر ترا در کار ملک چون ید بیضای موسی با کفایت یافته

3 مفتی رأی جهان آرای تو در مشکلات هر جوابی را که گفته صد روایت یافته

4 صاحبا گویا نئی آگه که هست ابن یمین هر دم از دوران گردون صد نکایت یافته

1 گر تمتع ترا ز نقره و زر اینقدر بس که قابض آنی

2 یک سخن بیغرض ز من بشنو غم خود خور که سخت نادانی

3 چه نهی سیم و زر بدشواری تا خورد دشمنت بآسانی

4 گر مراد از زرت وجود زرست فرض کردم که سر بسر کانی

1 برای نعمت دنیا مکش مذلت خلق که نزد اهل خرد زین سبب خسی باشی

2 ز خون دیده غذا گر کنی از آن خوشتر که زیر منت احسان ناکسی باشی

3 اگر قبول کنی پند من از آن خوشتر و گر نه همچو سگان در بدر بسی باشی

1 ایدل برو مقلد احکام شرع باش کز یمن آن بعالم تحقیق وارسی

2 تقلید شرع نیز بتحقیق میکشد این را مثال با تو بگویم بپارسی

3 معنی یکسیت گر چه بصورت دو انداز آنک جز سی هزار نیست شمار هزار سی

1 انقدر از متاع دنیاوی که کفاف تو باشد ار طلبی

2 هم بفتوای عقل معذوری هم بقول محمد عربی

3 زین فزون گر طلب کنی چه بود روسبی خواهری و زن جلبی

1 خداوندا همیشه بود ما را کتان و صوف و کمخاو عتابی

2 زر و اجناس و غله اسب و استر ز پالانی و زینی و رکابی

3 کنون از جور چرخ ناسزاگار چنان گشتست حالم از خرابی

4 اگر سالی بجوئی در سرایم بجز غم هیچ مالی را نیابی

1 روزی ز بهر تجربه بگرفتم آینه دیدم نشان مرگ در آنجا معاینه

2 بگریستم بزاری زار از نهیب مرگ در حال بر زمین زدم از درد آینه

3 گفت آینه مرا چه زنی خیره بر زمین هرکس که زاد نیز بمیرد هر آینه

1 عزیزی مرا گفت بر گو چه حالست که تنها بسر میبری روزگاری

2 نه روزت بمجلس در آید حریفی نه شب در شبستان بود غمگساری

3 بدو گفتم ای نازنین یار مشفق ازین ره منه بر دل خویش باری

4 مصاحب نباید مگر بهر راحت چو زو رنج یابی نیاید بکاری

1 اگرچه رزق مقسوم است می‌جوی که خوش فرمود این معنی معزی

2 که یزدان رزق اگر بی‌سعی دادی به مریم کی ندا کردی که هزی

آثار ابن یمین فریومدی

90 اثر از قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار ابن یمین فریومدی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی