12 اثر از ارمغان بهار در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ارمغان بهار در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

ارمغان بهار در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار

مردم ایدون همانا چون شیرخواره است که چون خو‌یی اندرگرفت بر آن خوی بایستد. ,

2 بود آدمی کودکی شیرخوار پذیرنده ی خوی‌ها بی‌شمار

3 چو خویی پذیرد در استد بدان نگر تا نگیری تو خوی بدان

خوش بهر دین‌دوست باش که اهرو (‌اشو مقدس‌) باشی ,

2 ز دین دوستی آسمانی شوی ز داد و دهش جاودانی شوی

سخن چرب گوش‌، گوش چرب دار، منش فرارون (‌والا) دارد. ,

2 ستوده گوش باش و والامنش خجسته نهاد و فرارون کنش

اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی‌، به کس دشنام مده‌. ,

2 چو خواهی که‌ بد نشنوی از کسان میاور بد هیچ کس بر زبان

آن گذشته فراموش کن‌، و ان ناامده را بیش (‌و) تیمار مبر. ,

2 فراموش کن چیزهای شده مبر بیش و تیمار ناامده

اگر پسری بودت به برنایی به دبیرستان ده‌، چه دبیری چشم‌روشی است‌. ,

2 چو داری پسر ده به فرهنگیان دبیری بیاموزش اندر میان

3 دبیری ورا دیده روشن کند دلش خرم و مغز گلشن کند

اندر پدر و مادر خویش ترسکار و نیوشنده و فرمان‌بردار باش‌، چه مرد را تا پدر و مادر زنده‌اند، همانا چون شیر اندر بیشه است از هیچ کس نترسد و او را که پدر و مادر نیست همانا چون زن بیوه است که چیزی از وی بدوسند و او هیچ چیزی نتواند کرد و هر کسی (‌او را) بخوار دارد. ,

2 به نزدیک مام و پدر بنده باش به فرمانگرای و نیوشنده باش

3 جوان کش بود زنده مام و پدر بود، چون به بیشه درون‌، شیر نر

4 چمد اندر آن بیشه نامدار نترسد ز کس گاه جنگ و شکار

نام خویش را، خویشکاری خویش به‌مهل‌. (‌یعنی به مناسبت نام و مقام از کار و کوشش طفره مزن‌)‌. ,

2 مهل نام را، خویشکاری ز دست که بی‌خویشکاری شود نام پست

3 دو گیتی است با مردم خویشکار به مینو خوش و در جهان شادخوار

شب‌خیز باش که کار روا باشی. ,

2 به تاریکی از خواب بیدار شو به نام خدا بر سر کار شو

3 که شب‌خیز را کار باشد روا فزون خواب مردم شود بینوا

این‌پیدا (‌است‌) که‌آذرپاد را فرزند تنی‌زاد نبود، و از آن پس آیستان «‌نیاز و دعا» به یزدان کرد، دیر برنیامد که اذرپاد را فرزندی ببود، هرآینه درست خیمی زرتشت سپینمان را زرتشت نام نهاد، وکفت که برخیز پسرم تا(‌ت‌) فرهنگ برآموزم‌. ,

2 شنیدم که دانا نبودش پسر بنالید زی داور دادگر

3 به‌زودی یکی خوب فرزند یافت یکی خوب فرزند دلبند یافت

4 بفرمود «‌زرتشت‌» نامش پدر مگرخیم زرتشت گیرد پسر

آثار ملک‌الشعرا بهار

12 اثر از ارمغان بهار در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ارمغان بهار در منظومه‌ها ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی