مگر که زهره و ما هست نعت از ازرقی هروی قصیده 59
1. مگر که زهره و ما هست نعت آن دلخواه
که با سعادت زهره است و باطراوت ماه
...
1. مگر که زهره و ما هست نعت آن دلخواه
که با سعادت زهره است و باطراوت ماه
...
1. مبارکی و سعادت نمود روی بشاه
از آن مبارک و مسعود تحفهای زاله
...
1. ز روی و قد تو بی شک صنوبر آید و ماه
ز روشنی و بلندی که هستی ، ای دلخواه
...
1. چو کوس عید ز درگه بکوفتند پگاه
پگاه رفت بعید آن نگار زی درگاه
...
1. چو آفتاب شد از اوج خود بخانۀ ماه
بخیش خانه رو و برگ بید و باده بخواه
...
1. ای شکسته تیره شب بر روی ، روشن مشتری
تیره شب بر روی روشن مشتری در ششتری
...
1. طالع پیروز بختی ، مایۀ نیک اختری
آسمان کامگاری ، آفتاب سروری
...
1. پریرخی که ز شرمش نهان شدست پری
پری مثال نهان گشت و شد ز مهر بری
...