4 اثر از اشترنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشترنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / اشترنامه عطار نیشابوری

اشترنامه عطار نیشابوری

1 در گذشت از وی بساعت برق وار جان خود در راه کرده او نثار

2 تا بسیم پرده او اندر رسید ناگهان یک ماه روی نغز دید

3 دید او یک صورتی بس با کمال رأی و دانش ذات او صافی جمال

4 خرمن نورش طنابی کرده بود ز آب چشمش چشمه آبی کرده بود

1 بر لب دریا همی شد عارفی صاحب در گشته بر سر واقفی

2 دید مردی را مگر در پیش بحر استاده بود با جانی بزهر

3 این سخن میگفت او با خویشتن ای دریغا ای دریغا ما و من

4 ار دیغا باز ماندم این زمان بر لب دریا شده خشکم زبان

1 برگذشت و پرده دیگر بدید گشت پیدا درد چشم او پدید

2 پردهٔ بس بی نهایت بی حجاب پردهٔ کانرا نباشد خود حساب

3 بود خرگاهی ز نور آن را طناب از طناب او جهان پر آفتاب

4 خرگه نوری که پرنور آمدست لیک گه نزدیک و گه دور آمدست

1 میبرید او راه خود در پرده باز تا مگر پیدا شود در پرده راز

2 اولین پرده ز نور تاب دید چون نظر کرد اندران پرتاب دید

3 بود نوری شعله زن در پرده در گر نبینی آن تو باشی پرده در

4 بود نوری سبز با او تاب دار در صفت مانند حوضی آب دار

1 بود استادی عجایب ماه وسال هردم ازنوعی ببازیدی خیال

2 پردیی در پیش رویش بسته بود در پس آن پرده او بنشسته بود

3 از صورها مختلف او بی شمار کرده اندر هر خیالی او نگار

4 ریسمانی بسته بد بر روی نطع از صورها جمع کردی پیش نطع

1 چارمین پرده عجایب پرده بود پرده‌های دیگران گم کرده بود

2 پرده‌ای در پرده‌ای در پرده‌ای بی‌صفت دید او عجایب پرده‌ای

3 در میان پردهٔ خضرا صفت برتر از ادراک و وهم و معرفت

4 بود نوری ساطع و آتش نهاد نور او بر سالک حیران فتاد

1 از یقینت این سخن را گوش دار بشنو این اسرار و صنع کردگار

2 اول بنیاد بر ذات خدای پادشاه راز دان و رهنمای

3 جوهی از نور خود پیدا بکرد بس دلی کز شوق خود شیدا بکرد

4 حکم کرد از نیک و بد آنجایگاه تا شود پیدا بخود آن جایگاه

1 راه میبرید تا جائی رسید خود در آنجا گاه ناگه پرده دید

2 پردهٔ دید او عجب آراسته پر ز زینت نقش او پیراسته

3 پردهٔ بد سرخ رنگ و نیلگون اندران پرده عجایب موج خون

4 موج میزد از درون پرده هم دید اندر فوق ناگه یک علم

1 راه بین گفتا که ای جان جهان ای مرا تو آمده عین عیان

2 چون ندانی واصلی آنجایگاه هم تویی و نه تویی اینجایگاه

3 راز تو دریافتم چون گفتهٔ درّ معنی اندرین ره سفتهٔ

4 راز خود اکنون تو پنهان میکنی بر من مسکین چه تاوان میکنی

1 عاقبت آن سالک اندر پردهها بود و میشد از یقین در پردهها

2 تا ششم پرده رسید آنگاه او بعد از آن چون شد دگر آگاه او

3 دید ناگه پرده سبز و لطیف در پس پرده یکی پیر شریف

4 ایستاده در بر آن پرده او دم بدم میکرد در خود پرده او

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از اشترنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اشترنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.