ای دوست بدان کاین از عطار نیشابوری مختارنامه 1
1. ای دوست بدان کاین فلک پیروزه
از حلقهٔ جمع ما کند دریوزه
...
1. ای دوست بدان کاین فلک پیروزه
از حلقهٔ جمع ما کند دریوزه
...
1. جبریل به پرِّ جان ما پرّیدست
کیست آن که نه از جهانِ ما پرّیدست
...
1. بحر کرم و گنج وفا در دل ماست
گنجینهٔ تسلیم و رضا در دل ماست
...
1. بگذشت ز فرق دو جهان گوهر ما
وز گوهر ماست این عظمت در سرِ ما
...
1. شد در همه آفاق عَلَم شیوهٔ ما
پُر شد ز وجود تاعدم شیوهٔ ما
...
1. یک قطره ز فقرِ دل سوی صحرا شد
سرمایهٔ ابر و دایهٔ دریا شد
...
1. رفتیم و ز ما زمانه آشفته بماند
با آن که ز صد گهرِ یکی سفته بماند
...
1. ای بس که به خار مژه خارا سفتیم
تا از ره عشق نکتهای برگفتیم
...
1. اینک جانم به پیشِ جانان شدهام
در پرتوِ او سایهٔ پنهان شدهام
...
1. صد دُر به اشارتی بسفتیم و شدیم
صد گل به عبارتی برُفتیم و شدیم
...
1. گلهای حقیقت بنرُفتیم یکی
دُرهای طریقت بنسفتیم یکی
...
1. چون چنگ، همه خروش میباید بود
چون بحر،هزار جوش میباید بود
...