6 اثر از باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه

باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 بشکفت به صد هزار خوبی گل مست وز رعنایی جلوه گری در پیوست

2 وآخر چو ندید در جهان جای نشست ننشست ز پای و میبشد دست به دست

1 غنچه که چو پسته لب شود خندانش از کم عمری بر لبش آمد جانش

2 چون نیست به جز نیست شدن درمانش خون میبچکد به درد از پیکانش

1 با گل گفتم که داد بستان و برو آب رخ خود خواه ز باران و برو

2 گل گفت که برمن ابر از آن میگرید یعنی که بشوی دست از جان و برو

1 بلبل سخنی گفت به گل آهسته یعنی که بپیوند بدین دلخسته

2 گل گفت: آخر در که توانم پیوست بشکفتن من ریختن پیوسته

1 گل گفت که در خاک چرا ننشینم چون از زر خود دست تهی می‌بینم

2 زر بر کف دست داشتم باد بریخت در خاک فتاده‌ام زرم می‌چینم

1 بلبل به سحر نعره‌زنان می‌آشفت وز غنچهٔ سر تیز حدیثی می‌گفت

2 چون غنچه درون پوست زر داشت نهفت در پوست نگنجید و ز شادی بشکفت

1 در غنچه نگاه کن که چون میجوشد پیکانش نگر که همچو خون میجوشد

2 بلبل سرِپیکانش به منقار بسفت خون از سرِ پیکانش برون میجوشد

1 چون شور ز گل در دل بلبل افتاد در هر رگ او هزار غلغل افتاد

2 از باد صبا شور ز عالم برخاست وز گریهٔ ابر خنده بر گل افتاد

1 گل قصّهٔ بی خویشتنی خواهد گفت و افسانهٔ شیرین سخنی خواهد گفت

2 گل کیست به طفلی دهنی پُرآتش موسی است مگر او«اَرِنِی» خواهد گفت

1 با گل گفتم: چو چشم آن میدارم کز خندهٔ تو گشاده گردد کارم

2 گل گفت: چو ابر گرید آید زارم کز خندیدن ریختن آرد بارم

آثار عطار نیشابوری

6 اثر از باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.