4 اثر از باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه

باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری

1 لعل تو براتِ کامرانی دهدم منشور به عمر جاودانی دهدم

2 بر روی تو صد بار بمردم هر روز تا لعلِ تو آبِ زندگانی دهدم

1 چون توبهٔ تو گناه خواهد افتاد بس کس که به تو ز راه خواهد افتاد

2 ای ماه! به صَدْقَه یک شکربخش مرا کاین صَدْقه به جایگاه خواهد افتاد

1 گفتم:‌«بردی از لب و دندان جانم روی از لب و دندان تو چون گردانم»

2 گفتا: «لب خویش را به دندان میخا دور از لب و دندانت لب و دندانم!»

1 من بی سر و سامانِ تو میخواهم زیست سرگشته و حیرانِ تو میخواهم زیست

2 در چاهِ زنخدانِ تو میخواهم مرد وز چشمهٔ حیوانِ تو میخواهم زیست

1 گفتم که «هزار رونق افزون گیری گر تو کم یک شکر هم اکنون گیری»

2 گفتا: «شکر از لبم گرفتی بیرون» یا رب که چگونه جست بیرون گیری

1 زلفِ تو سرِ درازدستی دارد چشمِ تو همه میل به مستی دارد

2 امّا دهنت که ذرّهای را ماند یک ذرّه نه نیستی نه هستی دارد

1 گفتم:‌«شکری از دهنت، درگذری ناگه ببرم تا که بیابم دگری»

2 گفتا: «دهنی چو چشم سوزن دارم بیرون نشود زچشم سوزن شکری»

1 زانگه که مرا سوی تو آهنگ افتاد صبر از دلِ من هزار فرسنگ افتاد

2 هر کز دهنِ تو یک شکر کرد سؤال تا در نگریست در دمی تنگ افتاد

1 ای جانِ همه جهان زکوةِ لبِ تو رسته ز شکر برون نباتِ لبِ تو

2 دل در ظلماتِ زلفت از دست برفت آه ار نرسد آبِ حیاتِ لبِ تو

1 زان پسته که شیرینی جان میخیزد شوری است که از شکرستان میخیزد

2 چون خندهٔ پستهٔ تو بس با نمک است این شور ز پستهٔ تو زان میخیزد

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.