4 اثر از باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه

باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری

1 چشمت که سبق به دلربائی او راست در خون ریزی کام روائی او راست

2 گر جان خواهد رواست زیرا که لبت صد جان دهدم که جان فزائی او راست

1 کس مثل تو در جهانِ جان ماه نیافت همتای تو یک دلبر دلخواه نیافت

2 جانا! سخن از دهانِ تنگت گفتن کاری است که اندیشه در او راه نیافت

1 من بی سر و سامانِ تو میخواهم زیست سرگشته و حیرانِ تو میخواهم زیست

2 در چاهِ زنخدانِ تو میخواهم مرد وز چشمهٔ حیوانِ تو میخواهم زیست

1 چون گِرد مه از مشک سیه مور آورد شیرینی خط بر شکرش زور آورد

2 فریاد مرا زین دلِ دیوانه مزاج کز پستهٔ او بار دگر شور آورد

1 زان پسته که شیرینی جان میخیزد شوری است که از شکرستان میخیزد

2 چون خندهٔ پستهٔ تو بس با نمک است این شور ز پستهٔ تو زان میخیزد

1 در عشق دلم هیچ نمیسنجد از او هر دم به غمی دگر همی رنجد از او

2 زان تنگ دهان میبنگویم سخنی تنگ است دهان برون نمیگنجد از او

1 گفتم:‌«شکری از دهنت، درگذری ناگه ببرم تا که بیابم دگری»

2 گفتا: «دهنی چو چشم سوزن دارم بیرون نشود زچشم سوزن شکری»

1 دل، مست بتی عهدشکن دارم من با او به یکی بوسه سخن دارم من

2 گفتم: «شکری» گفت که تعجیل مکن بشنو سخنی که در دهن دارم من

1 گفتم که «چنان شیفتهٔ آن دهنم کز تنگی او تنگدل و ممتحنم»

2 گفتا که «دهانِ تنگ من روزی تست» سبحان اللّه چه تنگ روزی که منم!

1 گفتم: «شکریم ده مسلمانی نیست» گفتا: «جان ده که نرخ پنهانی نیست

2 یک بوسه به جانیست مرا، گو بمخر آن را که بدین گرانی ارزانی نیست»

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب سی و هشتم: در صفت لب و دهان معشوق در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.