ای رفته و ما را از عطار نیشابوری مختارنامه 37
1. ای رفته و ما را به هلاک آورده
وان سرو بلند در مغاک آورده
1. ای رفته و ما را به هلاک آورده
وان سرو بلند در مغاک آورده
1. از گریهٔ زار ابر، گل تازه و پاک
خندان بدمید دامن خود زده چاک
1. بس زود به مرگ کردی آهنگ آخر
گویی رفتی هزار فرسنگ آخر
1. زین پس ناید ز دیدگانم دیدن
بی روی تو تیره شد جهانم دیدن
1. چون مردن تو از پی این زادن بود
برخاستن تو عین افتادن بود
1. رفتی تو به خاک و یاسمن بی تو رسید
گل نیز، دریده پیرهن، بی تو رسید
1. گل خندان شد ز گریهٔ ابر بهار
با ما بنشین یک نفس ای سیم عذار
1. روزی که ز خاک من برون آید خار
گلبرگ رخم چو خاک ره گردد خوار
1. جانا رفتم بر دل پاکم بگری
بر جای سیاه سهمناکم بگری