8 اثر از باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه

باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه عطار نیشابوری

1 چون نشنودی ز یک مسافر که چه بود کی بشناسی اول و آخر که چه بود

2 هرحکم که کردهاند، در اول کار، آگاه شوی در دم آخر که چه بود

1 گاه از سر طاعتی برون آیی تو گه در کف معصیت زبون آیی تو

2 نومید مشو هرگز و امید مدار تا آخر دم ز کار چون آیی تو

1 خون شد همه جانها و جگرها همه ریش و آگاه نگشت هیچ کس از کم و بیش

2 خوش خوش بشنو حدیث خویش ای درویش از پس منشین که کار داری در پیش

1 آن کس که تمام متّقی خواهد بود ایمن بدنش احمقی خواهد بود

2 جز در دم واپسین نگردد روشن تا خواجه سعید یا شقی خواهد بود

1 چندان که ز مرگ میبگویم دل را تنبیه نمیاوفتد این غافل را

2 مشکل سفری است ای دل غافل در پیش چه ساختهای این سفر مشکل را

1 گر تن گویم عظیم سست افتادست ور دل گویم نه تن درست افتادست

2 این چندینی مصیبتم هر روزی ازواقعهٔ شب نخست افتادست

1 چون خواهد بود در کمین افتادن بر خاستنت زیرترین افتادن

2 انصاف بده دلا که کاری است عظیم در ششدرهٔ روی زمین افتادن

1 گر دل بر امید رهنمون بنشیند ور در غم خود میان خون بنشیند

2 در ششدرهٔ خوف و رجا مانده است تا آخر کار مهره چون بنشیند

1 پیوسته چو ابر این دل بیخویش که هست خون میگرید زین ره در پیش که هست

2 گویند: چه کارت اوفتادست آخر چه کار بود فتاده زین بیش که هست

1 عمری که ز رفتنش چنین بیخبرم بگذشت چو باد و پیری آمد به سرم

2 شد روز جوانی و درآمد شب مرگ وز بیم شب نخست خون شد جگرم

آثار عطار نیشابوری

8 اثر از باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی