جز جان، صفت جان، از عطار نیشابوری مختارنامه 49
1. جز جان، صفت جان، که تواند گفتن
یک رمز بدیشان که تواند گفتن
1. جز جان، صفت جان، که تواند گفتن
یک رمز بدیشان که تواند گفتن
1. جانی که به رمز، قصّهٔ جانان گفت
ببرید زبان و بیزبان پنهان گفت
1. در فقر، دل و روی سیه باید داشت
ور دم زنی از توبه، گنه باید داشت
1. سرّی که دلِ دو کَوْن خون داند کرد
گفتی دلم از پرده برون داند کرد