11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه

باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 یک روی به صد روی همی باید دید یک چیز، ز هر سوی، همی باید دید

2 پس هژده هزار عالم و هرچه دروست اندر سر یک موی، همی باید دید

1 در حضرت حق، جمله ادب باید بود تا جان باقیست، در طلب باید بود

2 گر در هر دم هزار دریا بکشی کم باید کرد و خشک لب باید بود

1 غوّاص در اوّل قدم از فرق کند تا در دریا سلوک چون برق کند

2 دریا چو نهاد روی در باطنِ مرد با چشم زنی هر دو جهان غرق کند

1 در عشق توام شادی و غم هیچ نبود پندار وجودم چو عدم هیچ نبود

2 هر حیله که بود کردم و آخر کار معلومم شد کان همه هم هیچ نبود

1 در عشق نماند عقل و تمییز که بود کلی دل و جان بسوخت آن نیز که بود

2 چون پرتو آفتاب از پرده بتافت ناپیدا شد چو ذرّه هر چیز که بود

1 هان ای دل بیخبر! کجاییم بیا از یکدیگر چرا جداییم بیا

2 بنگر تو که هر ذرّه که در عالم هست فریاد همی زند که ماییم بیا

1 راهی که همه سلوک وی باید کرد کی، نتوان گفت از آن، و طی باید کرد

2 راهیست که هر قدم که بر میگیری اول قدمت به قطع پی باید کرد

1 خود را، سوی خود،‌رهگذری باید کرد وین کار قوی نه سرسری باید کرد

2 هر چیز که هست هر یکی آیینهست در آینهها جلوهگری باید کرد

1 هر جان که بجان نیست گرفتار او را با آن دل خفته کی بود کار او را

2 در هر جایی که جای گیرد آن بحر حالی بکُشد به تشنگی زار او را

1 هر جان که ز حکم مرکز دوران رفت مستقبل و حال و ماضیش یکسان رفت

2 ما را ازل و ابد یکیست ای درویش! ما خود چو نیامدیم چون بتوان رفت

آثار عطار نیشابوری

11 اثر از باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.