12 اثر از باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه

باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه عطار نیشابوری

1 ای پاکی تو منزّه از هر پاکی قُدُّوسی تو، مقدّس از ادراکی

2 در راهِ تو، صد هزار عالم، گردی در کوی تو، صد هزار آدم، خاکی

1 در وصفِ تو، عقل، طبعِ دیوانه گرفت جان تن زد و با عجز به هم خانه گرفت

2 چون شمع تجلّی تو آمد به ظهور طاووسِ فلک، مذهبِ پروانه گرفت

1 ای هشت بهشت، یک نثارِ درِ تو وی هفت سپهر، پرده دارِ درِ تو

2 رخ زرد و کبود جامه، خورشیدِ منیر سرگشتهٔ ذرهٔ غبارِ درِتو

1 وصفت نه به اندازهٔ عقلِ کَهُن است کز وصفِ تو هر چه گفته آمد، سَخُن است

2 در هر دو جهان هر گلِ وصفت که شکفت در وادی توحیدِ تو یک خاربُن است

1 جان، محو شد و به هیچ رویت نشناخت دل خون شد و قدرِ خاکِ کویت نشناخت

2 ای از سرّ موئی دو جهان کرده پدید! کس در دو جهان یک سرّ‌مویت نشناخت

1 دل زنده شود کز تو حیاتی طلبد جان باز رهد کز تو نجاتی طلبد

2 گر بر سر ذرّهای فتد سایهٔ تو خورشید، از آن ذرّه، زکاتی طلبد

1 عقلی که جهان کمینه سرمایهٔ اوست در وصفِ تو، عجز،‌برترین پایهٔ اوست

2 هر ذرّه که یک لحظه هوای تو گزید حقّا که صد آفتاب در سایهٔ اوست

1 وصف تو که سرگشتهٔ او هر فلکی است نه لایق سوز دل هر بی نمکی است

2 در جنب تو هر دو کون کی سنجد هیچ کانجا که توئی دو کون و یک ذرّه یکی است

1 بر وصف تو دستِ عقل دانانرسد و ادراکِ ضمیرِ جان بینا نرسد

2 عرشی که دو کون پرتوِ عَظْمَتِ اوست موری چه عجب اگر بدانجا نرسد

1 ای از تو فلک بی خور و بی خواب شده وز شوق تو سرگشته، چو سیماب، شده

2 هر دم ز تو صد هزار دل خون گشته دل کیست که صد هزار جان، آب شده

آثار عطار نیشابوری

12 اثر از باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی