3 اثر از بخش بیستم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیستم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

بخش بیستم در الهی نامه عطار نیشابوری

1 سالک آمد پیش دریای پر آب گفت ای از شور او مست و خراب

2 موج عشقت میکند زیر و زبر شور و شوقت میکند شیرین و تر

3 تشنهٔ سیراب از خویش آمده تو مزاجی خشک لب پیش آمده

4 این همه خوردی دگر میبایدت حوصله داری اگر میبایدت

1 خواجه اکافی درآمد در سخن خلق میبالید ازو چون سرو بن

2 منبرش گوئی ورای عرش بود آسمان در جنب او چون فرش بود

3 در بلندی سخن چندان برفت کان زمان از خلق گوئی جان برفت

4 چون بلندی سخن میداد دست مستمع بیهوش میافتاد پست

1 عاشقی روزی مگر خون میگریست زو کسی پرسید کاین گریه ز چیست

2 گفت میگویند فردا کردگار چون کند تشریف رؤیت آشکار

3 چل هزاران ساله بدهد بر دوام خاصگان قرب خود را بار عام

4 یک زمان زانجا بخود آیند باز در نیاز افتند خو کرده بناز

1 کرد درویشی ز درویشی سؤال کارزویت چیست ای درویش حال

2 گفت از ملک دو عالم خشک و تر ناچخی میبایدم اما دو سر

3 تا بیک سر وارهانم خویش را وز دگر سر خواجهٔ درویش را

4 تا چونه تو باشی و نه من پدید حق شود بی ننگ ما روشن پدید

آثار عطار نیشابوری

3 اثر از بخش بیستم در الهی نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بخش بیستم در الهی نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.