چو غالب گشت بر از عطار نیشابوری الهی نامه 12
1. چو غالب گشت بر بهلول سوداش
زُ بَیده داد بریانی و حلواش
...
1. چو غالب گشت بر بهلول سوداش
زُ بَیده داد بریانی و حلواش
...
1. مگر پرسید موسی ازخداوند
که ای دانندهٔ بیمثل و مانند
...
1. چنین گفتست کسری باربد را
که بیاندوه اگر خواهی تو خود را
...
1. سحرگاهی بزرگی در مناجات
زبان بگشاد وگفت ای قایم الذات
...
1. چنین گفتست شعبی مردِ درگاه
که شخصی صعوهٔ بگرفت در راه
...
1. یکی زنبور میآمد ز خانه
بغایت بیقرار و شادمانه
...
1. چنین نقلست از سلمان که یک روز
نشسته بود صدر عالم افروز
...
1. یکی پیری مشوّش روزگاری
بر فضل ربیع آمد بکاری
...
1. یکی میرفت در بغداد بر رخش
تو گفتی بود در دعوی جهان بخش
...
1. بره دربود مجنونی نشسته
که میرفتند قومی یک دو رسته
...
1. سالک سرگشته چون مستی خراب
شد دلی پرتاب پیش آفتاب
...
1. خسروی روزی غلامی میخرید
کافتابش پیش مرکب میدوید
...