50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی

1 یاسیدی و یا سندی انت منیتی والله لیس غیرک قصدی و نیتی

2 ما خاب سائل لکریم من اجله وجهت نحو ساحتکم رکب حاجتی

3 وردی لذکر حسنک یا املح الملاح ما غیره بحبک فرضی و سنتی

4 من شوق نور وجهک فی القلب اضرمت نار تنار کل عشاء و غدوة

1 ای جمال روی تو خورشید تابان آمده وی دو زلف مشکبویت عنبرافشان آمده

2 در شعاع روی تو دل واله و حیران شده جان بسودای سر زلفت پریشان آمده

3 در خم هر موی تو پیداست زنار و صلیب زلف و رویت جان ما را کفر و ایمان آمده

4 ز آتش شوقت دلم پیوسته در سوز و گداز داغ بیحد از غم عشق تو برجان آمده

1 دل من ز ذوق دردت نکند هوای درمان چو بجان خرید دردت ندهد ز دست آسان

2 دل و جان بیدلانرا نکند قبول ورنه همه دم در آرزویم که کنم فدای جانان

3 ز جفای عشق بینم سرو پای عاشقان گم سرو کار عشق بازان عجب ار شود بسامان

4 بطریق عشق رفتن نتوان بپای هستی قدمی ز نیستی نه که رسید ره بپایان

1 اگر در بحر عرفان غرقه گردی بنزد عارفان مردانه مردی

2 چو پروانه به پیش شمع رویش اگر جانباز باشی اهل دردی

3 رسی در ملک وصلش گربرآری ز درد هجر از دل آه سردی

4 نشینی در بر معشوق شادان طریق عاشقی چون در نوردی

1 تغربت عن داری فیا طول غربتی لقد ضاق قلبی من فرق الاحبة

2 ومن فرقة الاحباب ماکنت لاقیا عذاب الیم عنده من عذوبة

3 الا یا رسولا ان بلغت دیارهم فبلغ الیهم حال شوقی ولوعتی

4 فان طال هذا البون فی البین فاعلموا بان حیاتی عین موت بغصة

1 ای دل به درد عاشقی مردانه شو، مردانه شو در عشق و در شوریدگی افسانه شو، افسانه شو

2 چون شهره و نام نکو آمد حجاب راه او در کوی بدنامی درآ، رندانه شو، رندانه شو

3 در گرد خشکی تا به کی گردی تو از وهم و خیال در قعر بحر عشق رو، دردانه شو، دردانه شو

4 خالی کن این جام و سبو از دردی هستی تو آنگه شراب عشق را پیمانه شو، پیمانه شو

1 مهر وصلت گر نتابد بر دلم ای ماه من در فراقت شمع گردون را بسوزد آه من

2 دوزخ سوزان شود برمن چو جنات نعیم در قیامت گر توباشی مونس و همراه من

3 بی رخت شد جان بفرزین بند هجران مبتلا گر بوصلی در نیابی مات گردد شاه من

4 لشکر جور و جفا بر من ره شادی گرفت تا نباشد جز بسوی محنت و غم راه من

1 تجلی العشق فی کل المجالی بوجه جل عن وصف الجمال

2 نیاید شرح حسنش در عبارت کجا در قال آید ذوق حالی

3 درآمد یار در کوی خرابات قدح در دست و مست و لاابالی

4 بهر صورت نمود او رخ بطوری چو ظاهر شد باوصاف کمالی

1 فی مقامی این کیف، این این این علم، این حال، این عین

2 این فرق، این جمع، این بعد این قرب، این وصل، این بین

3 ذاتنا عن وصف اطلاق و قید مطلق ماعندنا زین وشین

4 لیس آثار لغیری فی الوجود فی شهودی کل کشف عین زین

1 در خمار هجر تا کی جان من از شراب وصل کن درمان من

2 برگدای مستمند بی نوا رحمتی فرمای ای سلطان من

3 در میان آتش سوزان مسوز جان ودل را بیش از این جانان من

4 آتش افتد در درون نه فلک از فغان سینه سوزان من

آثار اسیری لاهیجی

50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی