22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 ای نهال مملکت از عدل تو بر یافته وی همای سلطنت از عدل تو پر یافته

2 در جهانداریت گردون فتنه در سر داشته وز ملکشاهیت عالم رونق از سر یافته

3 از مثال تو جهان در نقش الله المعین مایهٔ کافور خشک و عنبر تر یافته

4 بی‌نهیب روز محشر طالبان آخرت در جوار صدر تو طوبی و کوثر یافته

1 جشن عید اندرین همایون جای که بهشتی است در جهان خدای

2 فرخ و خرم و همایون باد بر خداوند این همایون جای

3 مجد دین بوالحسن که طیره کند چرخ و خورشید را به قدر و به رای

4 آنکه با عدل او نمی‌گوید سخن کاه طبع کاه ربای

1 ای کرده ز تیغت فلک تحاشی فتحت ز حشم نصرت از حواشی

2 پیروزی و شاهی ترا مسلم بر جملهٔ آفاق بی‌تحاشی

3 در بندگی تو سپهر و ارکان یکسان شده از روی خواجه تاشی

4 هندوی تو یعنی که جرم کیوان بهرام فلک را وثاق باشی

1 ای رایت دولت ز تو بر چرخ رسیده وی چشم وزارت چو تو دستور ندیده

2 بر پایهٔ تو پای توهم نسپرده بر دامن تو دست معالی نرسیده

3 با قدر تو اوج زحل از دست فتاده با کلک تو تیر فلک انگشت گزیده

4 در نظم جهان هرچه صریر قلمت گفت از روی رضا گوش قضا جمله شنیده

1 ای ترا گشته مسخر حشم دیو و پری کوش تا آب سلیمان پیمبر نبری

2 زانکه در نسبت ملک تو که باقی بادا هست امروز همان رتبت پیغامبری

3 تویی آن سایهٔ یزدان که شب چتر تو کرد آنکه در سایهٔ او روز ستم شد سپری

4 نامهٔ فتح تو سیاره به آفاق برد که بشارت بر فتح تو نشاید بشری

1 زهی ز روی بزرگی خلاصهٔ دنیی علو قدر تو برهان آسمان دعوی

2 به اهتمام تو دایم عمارت عالم ز التفات تو خارج عداوت دنیی

3 تویی که مفتی کلک تو در شریعت ملک به امر و نهی امور جهان دهد فتوی

4 تویی که منهی رای تو بی‌وسیلت وحی ز گرم و سرد نهان قضا کند انهی

1 حکم یزدان اقتضا آن کرده بودست از سری کز جهان بر دو محمد ختم گردد مهتری

2 این به انواع هنر معروف در فرزانگی وان به اجناس شرف مشهور در پیغامبری

3 حکم آن در شرع و دین از آفت طغیان مصون رای این در حل و عقد از قدح هر قادح‌بری

4 داشت آنرا حلقه در گوش آدم اندر بندگی دارد این را دیده بر لب عالم اندر چاکری

1 زهی بگرفته از مه تا به ماهی سپاه دولت پیروز شاهی

2 جهانداری که خورشیدست و سایه یکی شاهنشهی دیگر الهی

3 خداوندی که بنهادند گردن خداوندیش را تا مرغ و ماهی

4 همش بر آسمان دست اوامر همش بر اختران حکم نواهی

1 ای عاقلهٔ چرخ به نام تو مباهی نام تو بهین وصف سپیدی و سیاهی

2 ای چهرهٔ ملک از قلم کاه‌ربایت لعلی که چو یاقوت نترسد ز تباهی

3 تا جاه عریض تو بود عارض این ملک گردون بودش عرصه و سیاره سپاهی

4 مسعودی و در دادن اقطاع سعادت چون طالع مسعود تویی آمر و ناهی

1 ای برده ز شاهان سبق شاهی با تو همه در راه هواخواهی

2 هم فتح ترا بر عدد افزونی هم وهم ترا از عدم آگاهی

3 واثق شده بر فتح نخستینت گیتی که تو پیروزترین شاهی

4 پاس تو گر اندیشه کند در کان رنگ رخ یاقوت شود کاهی

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی