22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 ای به درگاه تو بر قصه‌رسان صاحب ری ره‌نشین سر کوی کرمت حاتم طی

2 اختران در هوس پایهٔ اعلای سپهر سوی ایوان تو آورده به علیین پی

3 و آسمان در طلب واسطهٔ عقد نجوم روی در رای تو آورده که وی شاهد وی

4 فلک جاه ترا خارج عالم داخل قطب تدبیر تو را عروهٔ تقدیر جدی

1 حبذا بزمی کزو هردم دگرگون زیوری آسمان بر عالمی بندد زمین بر کشوری

2 کشوری و عالمی را هم زمین هم آسمان از چنین بزمی تواند داد هردم زیوری

3 مجلس کو دعوی فردوس را باطل کند گر میان هر دو بنشانند عادل داوری

4 با هوای سقف او رونق نبیند نافه‌ای با زمین صحن او قیمت نیابد عنبری

1 دلم ای دوست تو داری دانی جان ببر نیز که می‌بتوانی

2 به دلی صحبت تو نیست گران چه حدیثست به جان ارزانی

3 گویمت بوسه مرا گویی جان این بده تا مگر آن بستانی

4 گویم این نیست بدان دشواری گویی آن نیست بدین آسانی

1 ویحک ای صورت منصوریه باغی و سرای یا بهشتی که به دنیات فرستاد خدای

2 گر به عینه نه بهشتی نه جهانی که جهان عمر کاهست و تو برعکس جهان عمرفزای

3 نیلگون برکهٔ عنبر گل بسد عرقت آسمانیست که در جوف زمین دارد جای

4 جویبار تو گهر سنگ شده دریاوار شاخسار تو صدف‌وار شده گوهر زای

1 ای جهان را عدل تو آراسته باغ ملک از خنجرت پیراسته

2 حلقهٔ شبرنگ زلف پرچمت روزها رخسار فتح آراسته

3 در دو دم بنشانده از باران تیر هرکجا گرد خلافی خاسته

4 خسروان نقش نگین خسروی نام را جز نام تو ناخواسته

1 دو عیدست ما را ز روی دو معنی هم از روی دین و هم از روی دنیی

2 همایون یکی عید تشریف سلطان مبارک دگر عید قربان و اضحی

3 به صد عید چونین فلک باد ضامن خداوند ما را ز ایزد تعالی

4 امیر اجل فخر دین بوالمفاخر امیری به صورت امیری به معنی

1 ای برادر بشنوی رمزی ز شعر و شاعری تا ز ما مشتی گداکس را به مردم نشمری

2 دان که از کناس ناکس در ممالک چاره نیست حاش لله تا نداری این سخن را سرسری

3 زانکه گر حاجت فتد تا فضله‌ای را کم کنی ناقلی باید تو نتوانی که خود بیرون بری

4 کار خالد جز به جعفر کی شود هرگز تمام زان یکی جولاهگی داند دگر برزیگری

1 با خاک در تو آشنایی خوشتر ز هزار پادشایی

2 دیده رخ راز مه ببیند بر عارض تو ز روشنایی

3 از نکتهٔ طوطی لب تو سیمرغ گزید پارسایی

4 جایی که زلب حیات بخشی عیسی بود از در گدایی

1 آخر ای قوم نه از بهر من از بهر خدای دست گیرید مرا زین فلک بی‌سروپای

2 حال من بنده به وجهی که توان کشف کنید بر خداوند من آن صورت تایید خدای

3 عالم مجد که بر بار خدایان ملکست مجد دین آن به سزا بر ملکان بارخدای

4 میر بوطالب بن نعمه که بی‌نعمت او آسمان تنگ و زمین مفلس و خورشید گدای

1 زهی ز عدل تو خلق خدای آسوده ز خسروان چون تویی در زمانه نابوده

2 جهان به تیغ درآورده جمله زیر نگین پس از تکبر دامن بدو نیالوده

3 ز شیر بیشهٔ سلجوقیان به یک جولان شکاریی که به صد سال کرده بربوده

4 هزار بار ز بهر طلایهٔ حزمت بسیط خاک جهان بادوار پیموده

آثار انوری ابیوردی

22 اثر از قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی