33 اثر از غزلیات در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار انوری ابیوردی

1 گر ترا طبع داوری بودی در تو وصف پیمبری بودی

2 آلت دلبری جمالت هست طبع دربار بر سری بودی

3 گفتن اندر همه مسلمانی چون تویی هست کافری بودی

4 مشتری گر به تو رسیدی هیچ به دل و جانت مشتری بود

1 ای روی خوب تو سبب زندگانیم یک روزه وصل تو طرب جاودانیم

2 جز با جمال تو نبود شادمانیم جز با وصال تو نبود کامرانیم

3 بی‌یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم محسوب نیست آن نفس از زندگانیم

4 دردی نهانیست مرا از فراق تو ای شادی تو آفت درد نهانیم

1 نگارا جز تو دلداری ندارم بجز تو در جهان یاری ندارم

2 بجز بازار وسواس تو در دل به جان تو که بازاری ندارم

3 اگرچه خاطرم آزردهٔ تست ز تو در خاطر آزاری ندارم

4 ز کردار تو چون نازارم ای دوست که در حق تو کرداری ندارم

1 گر جان و دل به دست غم تو ندادمی پای نشاط بر سر گردون نهادمی

2 گر بیم زلف پر خم تو نیستی مرا این کارهای بستهٔ خود برگشادمی

3 ور بر سرم نبشته نبودی قضای تو شهری پر از بتان به تو چون اوفتادمی

4 واکنون چه اوفتاد دل اندر بلای تو ای کاش ساعتی به جمال تو شادمی

1 گرفتم سر به پیمان درنیاری سر جور و جفا باری چه داری

2 چو یاران گر به پیغامی نیرزم به دشنامی چرا یادم نیاری

3 به غم باری دلم را شاد می‌دار اگر عادت نداری غمگساری

4 من از وصلت فقع تا کی گشایم چو تو نامم به یخ برمی‌نگاری

1 گر عزیزم بر تو گر خوارم چه کنم دوستت همی دارم

2 بر دلم گو غمت جهان بفروش با چنین صد غمت خریدارم

3 سایه بر کار من نمی‌فکنی این چنین نور کی دهد کارم

4 هیچ گل ناشکفته از وصلت هجر تا کی نهد به جان خارم

1 ای قبای حسن بر بالای تو مایهٔ خوبی رخ زیبای تو

2 یاد زلفت برد آب روی صبر آتش غم گشت خاک پای تو

3 صد هزاران دل به غوغا برده‌ای شهر پر شورست از غوغای تو

4 هرچه خواهی از ستمکاری بکن می‌نگردد چرخ جز با رای تو

1 تا که دستم زیر سنگ آورده‌ای راستی را روز من شب کرده‌ای

2 از غم عشق تو دل خون می‌خورد وای آن مسکین که با او خورده‌ای

3 یک به ریشم کم کن از آهنگ جور گرنه با ایام در یک پرده‌ای

4 دل همی دزدی و منکر می‌شوی بازیی نیکو به کو آورده‌ای

1 ای دوست‌تر از جانم زین بیش مرنجانم مگذر ز وفاداری مگذار برین سانم

2 جان بود و دلی ما را دل در سر کارت شد جان مانده چه فرمایی در پای تو افشانم

3 من با تو جفا نکنم تو عادت من دانی با من تو وفا نکنی من طالع خود دانم

4 با دلشدهٔ مسکین چندین چه کنی خواری ای کافر سنگین‌دل آخر نه مسلمانم

1 در حسن قرین نوبهار آیی در جور نظیر روزگار آیی

2 چون شاخ زمانه‌ای که هر ساعت از رنگ دگر همی بیارایی

3 هر وعده که بود در میان آمد ماند آنکه تو باز در کنار آیی

4 در کار تو می‌فروشود روزم آخر تو چه روز را به کار آیی

آثار انوری ابیوردی

33 اثر از غزلیات در دیوان اشعار انوری ابیوردی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار انوری ابیوردی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی