4 اثر از قطعات امیر معزی نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات امیر معزی نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار امیر معزی نیشابوری / قطعات امیر معزی نیشابوری

قطعات امیر معزی نیشابوری

1 شاه بهرامشاه بن مسعود خواجه مسعود سعد را بنواخت

2 از کرم حق شعر او بگزارد وز خرد قدر فضل او بشناخت

3 کز سواران فضل بهتر از او کس به ‌چوگان فضل ‌گوی نیاخت

4 زرّ کانی بیافت وقت سخن زرّ طبعی که در سخن بگداخت

1 صدر دین را ملک‌العرش گزید از وزرا همچنان چون وزرا از همهٔ خلق جهان

2 وزرا از همگان چون رمضان اندر سال صدر دین از وزرا چون شب قدر از رمضان

1 عزیز کرد مرا در محل عز و قبول ظهیر دولت شاه و شهاب دین رسول

2 چنان شنید زمن شعر، کاحمد مختار شنید وحی ز روح‌الامین به وقت نزول

3 چو در ستایش او لفظ من مکرر شد لَطَف نمود و ز تکرار من نگشت ملول

4 کجا ملول شود صاحبی که گاه سخن بود ز خاطر او نفع را فروع و اصول

1 بیار آن می‌که پنداری روان یاقوت نابستی و یا جون برکشیده تیغ پیش آفتابستی

2 بیا کی‌گویی اندر جام مانند گلابستی به خوشی گویی اندر دیدهٔ بی خواب خوابستی

3 سحابستی قدح‌ گویی و می قطر سحابستی طرب‌گویی که اندر دل دعای مستجابستی

4 اگر می نیستی یکسر همه دلها خرابستی وگر درکالبد جان را بدل هستی شرابستی

1 دریاست خاطر من و گوهر در او سخن در مجلس شریف تو گوهر کنم نثار

2 شعری که خاطرم به معانی بپرورد باشد یکی طویله پر از در شاهوار

3 در نقد و در شناختن شعرهای خویش بر همت و کفایت تو کردم اختصار

4 تا هست در زمانهٔ فانی بلند و پست تا هست در میانهٔ ‌گیتی عزیز و خوار

1 ای شاه عطا بخش که بخشنده‌تر از تو چشم فلک پیر ندیدست جوانی

2 درویش به‌درگاه تو بشتافتم امروز جود تو مرا کرد توانگر به‌ زمانی

3 شد قصهٔ من قصهٔ موسی‌که همی جست از روشنی اندر شب تاریک نشانی

4 در آخر شب‌ گشت‌ کلیمی و رسولی در اول شب بود کلیمی و شبانی

1 تیر شه را به‌ نظم بستودم شکر کرد و به‌ فخر سر بفراشت

2 آمد و بوسه داد سینهٔ من رفت و پیکان به‌ سینه در بگذاشت

3 من ندانم که این ودیعت را سینه تا کی نگاه خواهد داشت

1 جهاندار شد صدر دین در وزارت سپهدار شد شمس دین در امارت

2 ز جد و پدر یادگار اند هر دو یکی در امارت یکی در وزارت

1 جهان ‌گشاده ثنای تو را چو شیر دهان زمانه بسته رضای تو را چو تیر کمر

2 غبار موکب تو کرده چشم گردون کور صهیل مرکب تو کرده گوش گردون کر

3 فکند رمح تو هر ساعتی از آن مردم ربود تیغ تو هر لحظه‌ای از آن لشکر

4 هزار جوشن و تن در میانهٔ جوشن هزار مغفر و سر در میانه مغفر

1 بیاید نام او در مَخلَص شعر چنان کاندر نماز الله اکبر

2 نه دنیا بهر ما نفع است و ضَرّست وزو ما را نه نفعستی و نه ‌ضرّ

3 بدین معنی خرد نپسندد از ما که با دریا کنیم او را برابر

4 اگر گردون بپیماید مثنی و گر کشور بپیماید مکرر

آثار امیر معزی نیشابوری

4 اثر از قطعات امیر معزی نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات امیر معزی نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.