1 این خبر گفت یکی از اصحاب که بدور عمر بن خطاب
2 روزی آن خواجه به همراهی بخت برد در مسجد پیغمبر رخت
3 مسند فصل قضایا گسترد باطل از خانه حق بیرون کرد
4 سوده در حضرتش اصحاب نبی جهت بندگی از شیخ و صبی
1 کیش زرتشت را سه پایه بود هر یکی را به چرخ سایه بود
2 کاخ هستی بود برین سه ستون ماه و برجیس و مهر بر گردون
3 هر که رو کرد سوی دین بهی شد رکاب تنش ز درد تهی
4 گفت جستم براه دین پیشی استوارم به نیک اندیشی
1 منطقه اطلس بلند رواق که معدل برو کنند اطلاق
2 هر دو قطبش دو قطب عالم گیر در شمالش بنات نعش صغیر
3 دومین منطقه سپهر بروج کرده بر چرخ ثابتات عروج
4 گذرد در دو نقطه این تدویر از معدل ببین و باش بصیر
1 سال سی و شش نهد زین شاه آزادی برخش می دهد سالار قدرت هر کسی را بهر و بخش
2 راست می بینم که آشوبی بود در سی و دو حق همی داند که من آن روز شادم یا که تو
3 لشکر روس است سرگردان و مغلوب و زبون ساحل بحر خزر قفقاز گردد پر ز خون
4 هر کشیشی مات بینم هر صلیبی دستگیر تا بموت از ساحت تفلیس خواهد شد اسیر
1 ای مدرسه مزینیه ای روضه دلکش سنیه
2 ای مهد بنات فخر و عصمت مقصوره امهات حکمت
3 ای گلبن هوش را گلستان اطفال وجود را دبستان
4 ای ستر عرائس معانی ای چرخ نجوم آسمانی
1 یکی دختری داشت در کار مرگ وزین زندگی مانده بی ساز و برگ
2 پریشیده گسیویش از انقلاب ز گلبرگ رخساره اش رفته آب
3 ز بی دانشی مادر مهربان بکف شانه و غازه بهر جوان
4 گهی تاب می دادش از شانه موی گهی سرخ می کردش از غازه روی
1 یکی بنگر این نامه نامور به هر بیت از آن درج درجی گهر
2 که فردوسی طوسی استاد فن به نظمش بیاراست روی سخن
3 نهشته کسی یادگاری کزین به از این ز شاهان ایران زمین
4 زهی این نکو نامه پارسی که گر خود بخوانیش صد بارسی