1 تصدقت شوم ای گلعذار سیمین تن که بی حضور تو تلخ است زندگانی من
1 ز بیدردان علاج درد خود جستن بدان ماند که خار از پا برون آرد کسی با نیش عقربها
1 بوستانش را آیفت ز بهن نرسد دوستانش را آیفت به دشمن نرسد
1 برادرا، به عروس نشاط،همسر شو ولیک با خبر از حال این برادر شو