4 اثر از اضافات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اضافات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

اضافات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 باری اندر دین چو من حیران شدم درهمه راه و رهی پویان شدم

2 اهل حق را بود پیرو مرشدی با نشان و خوب و پاک از هر بدی

3 نام او شیخ نظر پیش از علی با کرامت بود و هم بینا دلی

4 داده از آینده و اکنون خبر بود در دست و زبان او اثر

1 بشنو ای فرزند تا ازین دفتر خانمت از بر راز تیموری

2 یک گروهی را بینم اندر سر جقه عدل است تاج منصوری

3 حرفشان باشد سکه اندر زر حکمشان جاری در همه کشور

4 کس نگوید چون کس نپیچد سر چون رسد زایشان حکم و دستوری

1 سال سی و شش نهد شاه آزادی برخش می دهد سالار قدرت هر کسی را بهر و بخش

2 راست می بینم که آشوبی بود در سی و دو حق همی داند که من آنروز شادم یا که تو

3 لشکر روس است سرگردان و مغلوب و زبون ساحل بحر خزر قفقاز گردد پر ز خون

4 هر کشیشی مات بینم هر صلیبی دستگیر تا یموت از ساحت تفلیس خواهد شد اسیر

1 یک آشوب عظیمی اندرین گیتی به دست آید ز سوزش خاک در شیون ز دودش مصر مست آید

2 چو دود از مصر برخیزد بخشک و تر درآمیزد بملک روم یعنی در زمین خور نشست آید

3 چنان بارد بسر هر تازه چرخی راز چرخ آتش که از پستی به بالا خیزد از بالا به پست آید

4 قصاص از حق شود پیدا بلای ایزد از بالا بفرق انگلیس و روس و هر باطل زمست آید

1 ابتدا هست یار و آخر نیز حکم خاوندگار حی عزیز

2 آنچه بنوشته اندرین ورق است شرط و اصل شدن باهل حق است

3 اهل حق را درین دوازده ماه ده و دو خدمت است بی اکراه

4 هر که در راه حق نیاز برد رو بدرگاه کارساز برد

1 از جنابت چو دامنت آلود بایدت در زمان غسل سرود

2 که کنم غسل غسل از پی یار حق بکار است و پاک شد مردار

3 ابتدا هست یار و آخر یار حکم خاوندگار عزت دار

1 غسل روزه حقیقت این است راه دین و طریقت این است

2 که بگوئی زصدق دل یکبار جستم از پیر خرقه این اسرار

3 دیدن یار و ساغر ابرار نام طاس مقدس رزبار

4 اولش هست یار و آخر یار حکم خاوندگار در هر کار

1 چون گذارت فتد بگورستان بر مزار گذشتگان بر خوان

2 که سلام علیکم ای احباب ای اسیران خاک و رفته بخواب

3 ای به صد آرزو غنوده بخاک دارم امید از شه سهاک

4 اولا رهروان و مردان را معنی سیر رهنوردان را

1 روزگاری که از طلایه مرگ شاخ عمر مرا خزان شد برگ

2 ریخت در جویبار و گلبن خشک برف و کافور جای سنبل و پشک

3 نعمت و ناز رخت بسته زکوی سر بچوگان تن فتاده چو گوی

4 گشته در خانقاه گوشه نشین داده بر باده هوش و دانش و دین

آثار ادیب الممالک فراهانی

4 اثر از اضافات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر اضافات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.