4 اثر از مثنویات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

مثنویات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 ما را چه که باغ لاله دارد ما را چه که خسته ناله دارد

2 ما را چه که گربه می کند تخم ما را چه که گاو می زند شخم

3 ما را چه که گوش خر دراز است ما را چه که چشم گرگ باز است

4 ما را چه که حمله می کند ببر ما را چه که قطره بارد از ابر

1 چو پیمان شکن یار همسایه دید کسی را به او نیست گفت و شنید

2 ز پیمان و عهد کهن دست شست سوی انگلیس آمد از در نخست

3 بدو گفت ایرانیان مرده اند وگر مرده نی سخت افسرده اند

4 در این خانه یک تن هشیوار نیست تن زنده و مغز بیدار نیست

1 به ایرانیان روس بیداد کرد گمانش که ایران تهی شد ز مرد

2 چو بیشه تهی ماند از نره شیر شغالان در آیند در وی دلیر

3 تن خفته را مرده پنداشتند پدید آمد آن کارزو داشتند

4 که خسبیده در بستر و مست خواب تهی باشد از هوش و نیروی و تاب

1 ای طرازنده اساس خرد که خرد رنگ هستی از تو برد

2 جامه دلکشت کلید ادب بسته بر درگهت امید ادب

3 ادب از دانش تو ترکیبی خرد از بینش تو تقریبی

4 عقل از آسمان تو قمری فضل از بوستان تو ثمری

1 بشنو از من داستان مختصر رو در آن مجلس بیفکن یک نظر

2 فرقه ای گرم غزلخوانی شده مست حق در بزم روحانی شده

3 رو بر آن در کن که هرگز بسته نیست خسته آنجا شو که آنجا خسته نیست

4 عالمی پروانه این شمع شد دوست با دشمن در اینجا جمع شد

1 چو روس این سخن گفت با انگلیس بگفتش هلا زود پیمان نویس

2 که با هم نجوئیم راه دوئی نرانیم گفت از منی و توئی

3 بزودی کنیم این زمین را دو بهر ز دشت و که و رود و رستاق و شهر

4 نه شمشیر بایست و نه تیر تخش نه خمپاره و نه توپ چون آذرخش

1 ای تاج خدایگان اعظم دیهیم قباد و افسر جم

2 زیب سر کسری و فریدون پیرایه تارک همایون

3 کاوس پی تو درکه و دشت با برق و سحاب هم سفر گشت

4 سیروس پی تو ساخته رزم با پادشهان چین و خوارزم

1 زمین گرد است مانند گلوله نیوتن کرده واضح این مقوله

2 اگر چه گفته فیثاغورث از پیش نبودش حجتی بر گفته خویش

3 نیوتن قول خود را با دلائل بیان کرده ولله در قائل

4 دلیل اولینش گردی آب به دریا اندر آوین نکته دریاب

1 من که در دانش و هنر طاقم شمع ایوان و شمس آفاقم

2 دختر قاضی نیشابورم ماه پرویز و شاه شاپورم

3 رشک شیرین و جفت پرویزم از لب اندر سخن شکر ریزم

4 بی بی آغاست نام فرخ من شهد گیرد شکر ز پاسخ من

1 این چه . . . الملک بود ای نور چشم که نباشد در کلاهش هیچ پشم

2 هر چه کتبا یا شفاها نزد وی رفتم و در ناله افتادم چو نی

3 مرمرا نامد جوابی زین خصوص گوئیا این خواجه باشد از لصوص

4 لص و لص لص بود این هر سه دزد که برد مال کسان بی اجر و مزد

آثار ادیب الممالک فراهانی

4 اثر از مثنویات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مثنویات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.