1 به شهری کش از بس هوا بود سرد ز سردی کس آنجا زراعت نکرد
2 ترب کاشت مردی و آمد ببار از آن دسته ای برد زی شهریار
3 بهر برگ و هر بیخ قاآن راد یکی بالش زر بدان پیر داد
4 ز دهقان بری گشت رنج و کرب شد از حاصل آن ترب در طرب
1 ای سپرده طریق خانه حق مرغ شیدای آشیانه حق
2 ای چو موسی شنیده اندر طور از درخت وفا ترانه حق
3 از پی گوشمال طبع حرون زده بر نفس تازیانه حق
4 مرغ تسبیح خوان ناطقه ات مترنم در آشیانه حق
1 ماند در طوفان حیرت همچو نوح رفته در نار محبت چون خلیل
2 عاقبت از همت والای دوست جسته ره در مقصد دل بیدلیل
3 بر طبق بنهاده جان بی اختیار تا سبیل آرد بابناء السبیل
4 پشه گر شیرین کند زو کام جان حلقه طاعت کشد در گوش فیل